تحقیق و مقاله درباره راه کارهای برای ایجاد محيط زندگی مناسب برای خود و خانواده ، همسایگان و ديگرهمشهريان
چگونه مي توانيم محيط زندگی مناسبي برای خود جامعه مهیا کنیم
گهگاه بهتر است درباره محيط اطراف خويش با دقت بيشتری بيانديشيم . خيابان ها وکوچه ها ، درو دیوارها ، جویهای آب ، هماهنگی رنگها در طراحی شهرها ، تزيين و نمای مغازه ها ، نظم و انضباط در ترافيک شهر و پاکيزگی انسانها ، طراوت و سرسبزی درختان و گياهان شهر و طبيعت ، نحوه تزيين شهر و…….. تمامی اين عوامل بطور ناخواسته بر ذهن ما تاثير می گذارند.
هنگامی که محيط زندگی ما زيبا ، تميز و شاداب است ، انسان ها سرزنده تر بوده و بر ای شاداب تر نمودن محيط زندگی خويش خواهند کوشيد و نظارت جمعی نيز برای حفظ چنين محيطی افزايش می يابد.
ملينسکی از صاحبنظران تعليم و تربيت روسيه و پايه گذار مدرسه معروف پاوليش در کتابی که در زمينه تعليم و تربيت نوشته است ، بيان می کند ، هنگامی که کودکان برای اولين بار برای آموزش به مدرسه پاوليش فرستاده می شدند ، در سال اول آموزش ، آنان را به مکان های زيبا می برديم به گونه ای که آنها زيبايی ها را با تمام وجود لمس کنند تا در نهايت بتوانند افکار زيبا از ذهن خود تراوش نمايند .
در دين اسلام نيز نظافت و پاکيزگی به عنوان بخشی از ايمان از آن نام برده شده است و اين به علت تاثيرگذاری عميق آن بر سلامت جسمی و روانی انسان ها است .
اکنون اين سوال در ذهن ما نقش می بندد که تا چه حد مردم به زيبايی و تميزی محيط زندگی خويش واقف بوده و آن را رعايت می کنند.
بخاطر بياوريد خيابان های پر از زباله ، آسفالت های تکه تکه ، جوی ها و رودخانه های انباشته از زباله ، ديوارهای زشت و شسته نشده ، گياهان خشک شده و يا کوچه های بدون گل و گياه ، ناهماهنگی رنگ ها در ساختمان ها ، بی نظمی و بی انضباطی ترافيک شهر ، تمامی اين عوامل بر ذهن انسان تاثير منفی گذاشته به گونه ای که ذهن تلاش می کند کمتر با چنين محيطی مانوس شود ، زيرا ديدار آنها درون آدمی را می آزارد و لذا بی توجهی به محيط زندگی روز به روز افزايش می يابد و ريشه های بی تفاوتی در دل جامعه رشد می کند و اگر اين ريشه ها رشد يابند می توانند زمينه ساز آسيب های اجتماعی شوند.
محيط زيبا همچون آهن ربايی است که ذهن را مجذوب خود کرده و او را وادار به تکاپو و جستجو گری می کند.محيط نا زيبا علاوه بر آنکه از نظر روانی تاثيرات نامطلوب روانی برجای می گذارد ، بلکه خسارت های مادی فراوانی نيز بر جامعه تحميل می کند.
فرض کنيد در يک شهرمتوسط مثل شهرستان ميانه حدودا” يكصد هزارانسان فعال می باشد ، هر کدام از آنها روزانه چهار عدد زباله بر روی زمين پرتاب می کنند.در طول روز تعداد زباله های پرتابی ، به 400000 عدد می رسد و اين تعداد در طول سال بالغ بر 146000000 ميليون عدد زباله می شود ، اين موضوع به معنی آن است که کسانی که مسوول جمع آوری زباله در آن جامعه می باشند بايد در طول سال حدود 146000000 بار خم و راست شوند تا بتوانند اين تعداد زباله را از روی زمين بردارند. بخاطر داشته باشيد اگر تنها هر فرد چهار زباله بياندازد!
در حالی که می دانيم بسياری از افراد سهل انگار بطور دائم در حال پرتاب کردن زباله و يا سرازير کردن زباله ها به درون جوی ها و رودخانه ها و طبيعت هستند و به همين علت به نقطه ای خواهيم رسيد که توان پرتاب کردن زباله از توان جمع آوری زباله پيشی می گيرد و روز به روز به تعداد زباله ها در محيط زندگی افزوده می شود و در آن موقع شاهد خواهيم بود که چگونه نايلون های گرفتار شده در بوته های اطراف شهر و طبيعت فرياد آلودگی و زشتی را سر خواهند داد
حال اگر کسی به مدت هشت ساعت و هر دقيقه چهار زباله را با طی کردن مسافت های مختلف از روی زمين بردارد ، در طول هشت ساعت قادر خواهد بود با پيمودن مسافت های مختلف 1920 زباله را از روی زمين بردارد. اين شخص در طول سال قادر است با 2928 ساعت کار ، 702720 عدد زباله را از روی زمين بردارد و اکنون برای اينکه 58560 ميليون زباله از سطح زمين برداشته شود بايد 83333 نفر استخدام شده و در طول 366 روز و با هشت ساعت کار مداوم زباله ها را از روی زمين بردارند و اگر هر کدام از کارگران 2000000 ريال حقوق در ماه دريافت کنند ، جمع مبلغی که بابت تنها جهت جمع آوری زباله ها هزينه شود برابر 1999992000000 ريال خواهد شد يعنی حدود 2000 ميليارد تومان بايد بابت جمع آوری زباله ها هزينه شود و مبالغ مربوط به بقيه مراحل انتقال زباله ، دفن يا بازيافت محاسبه نشده است .
اين خسارت بدون توجه به هزينه های پزشکی ناشی از عوارض ناشی از حدود146 ميليون خم و راست شدن کارگران است ( که خود باعث دردهای مربوط به کمر و ستون فقرات می شود ) و همچنين هزينه های مربوط به افزايش جوندگان ، حشرات و گسترش بيماريها نيز محاسبه نشده است . در حالی که اين مبلغ می تواند جهت زيبا سازی محيط زندگی و آموزش مردم هزينه شود.
و از همه مهم تر خسارت های روانی ناشی از آلودگی ها ست که ذهن انسان را بطور مکرر آزار می دهد و تاثيرات نامطلوبی می گذارد که براحتی قابل محاسبه نيست و از طرفی گويی آدمی در محيط کثيف و آلوده همنشين شيطان می شود و ذهن او ناخواسته به رفتارهايی گرایش می يابد که از زيبايی فاصله می گيرد.
اکنون ما و مسولان شهرمان درباره موضوعات زير بيشتر بيانديشيم و در پاره ای موارد نيز به درستی تصميم گيری نماييم .
– تا چه حد تلاش نموده ايم محیط اطراف زندگی خويش برای برای ديگران زيباترنماييم.
-تا چه حد کودکان خود را برای زيباتر کردن محيط زندگی خويش آموزش داده ايم ، بايد بخاطر داشته باشيم اگر سن کودکان ما از پنج سالگی گذشت و آنان آموزش های لازم برای پاکيزه و زيبا نگهداشتن محيط زندگی را کسب نکنند ، در بزرگسالی تغيير عادت برای آنان بسيار سخت خواهد شد.
-تا چه حد جوانان را برای مشارکت کردن در زيباسازی محيط زندگی آماده نموده ايم.
-تا چه حد زمينه برای موسسات خصوصی مهيا شده است که خدمات زيبا سازی محيط زندگی را با کمترين هزينه ارائه نمايند؟
بخاطر داشته باشيم ايجاد يک محيط زندگی زيبا سبب خواهد شد ، اشتياق انسان برای زندگی افزايش يافته و از طرفی مغز و ذهن تمايل به جستجوگری بيشتری يافته و شرايط برای خلاقانه انديشيدن بهتر مهيا شود.
خیلی ممنونم از این مطلب عالی تو هیچ سایتی پیدا نمیکردم ممنون