تحقیق مختصر درباره آداب و رسوم، فرهنگ قومی و بومی استان یزد
همه چیز درباره استان یزد
سرزمین یزد جلوههایی از باشکوهترین و درخشانترین میراث فرهنگی و تمدن کهن ادوار مختلف تاریخی ایران را در خود جای داده است. تاریخ سکونت انسان در این خطه از هزاره سوم پیش از میلاد فراتر رفته است، به طوری که در عهد پیشدادیان طوایف در حال کوچ از بلخ به پارس، این سرزمین را یزدان، نامیدند و از آن زمان به بعد یزد محل عبادت شد.
از مهمترین مراکز اسکان اولیه این سرزمین به مهرپادین (مهریز) فهرشان، پهره (فهرج)، خورمیش، ادر (اردکان)، شواز، قلاع موبدان (میبد)، طرنج، عقدا و اشکذر میتوان اشاره کرد. شهر یزد به عنوان محلی پاک و مقدس در رأس تمام آبادیهای مزبور قرار داشته است.
درههای سرسبز و مناطق ییلاقی، چشمه سارها، ارتفاعات و قلهها، غارها، حیات وحش و شکارگاهها و بهویژه جاذبههای کویری از خصوصیات جالب توجه طبیعت یزد است که برخی از آنها جزء تفرجگاههای مهم مردم استان به شمار میآید.
استان یزد از لحاظ کنشهای فرهنگی نیز جالب توجه است. این منطقه از لحاظ رفتارهای فرهنگی مردمکانون گوناگونیهاست و در این بین خصوصیات فرهنگی زرتشتیان از پیشینه تاریخی درخشانی برخوردار است.زرتشتیان طبق آئین زرتشت مراسم ویژهای را در روزهای معینی از سال برگزار میکنند که از دیدگاه جهانگردیبرای افراد مسلمان و پیروان سایر ادیان جالب توجه و دیدنی است.
جغرافیای استان یزد
استان یزد در قسمت مرکزی فلات مرکزی ایران، مابین عرضهای ۲۹ درجه و ۵۲ دقیقه تا ۳۳ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی و ۵۲ درجه و ۵۵ دقیقه تا ۵۶ درجه و۳۷ دقیقه طول شرقی واقع شده است. این استان با مساحتی در حدود ۱۳۱۵۷۵ کیلومتر مربع، چهارمین استان به لحاظ وسعت در کشور است.
یزد از شمال و غرب به استان های سمنان و اصفهان، از شمال شرق به استان خراسان رضوی، از شرق به استان کرمان و خراسان جنوبی، از جنوب غربی استان فارس و از سمت جنوب شرقی به کرمان محدود میشود.
از نظر پستی و بلندی دارای تنوع است. از حدود ۶۶۶ متر از سطح دریای آزاد (کویر ریگ زرین در نزدیکی عقدا) تا ۴۰۷۵ متر (قله شیرکوه) تغییر میکند. مقدار متوسط بارندگی سالانه بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیمتر میباشد. نوسان درجه حرارت در زمستان و تابستان و حتی در شب و روز بسیار زیاد است.
حداکثر حرارت ۴۵ درجه سانتیگراد بالای صفر و حداقل ۲۰ درجه سانتیگراد زیر صفر متغیر است. میانگین روزانه دما برای تمام سال بین ۹/۱۱ تا ۷/۲۰ درجه سانتیگراد متغیر است.
محدوده استان یزد جزئی از فلات مرکزی ایران است که کویرهای ایران نیز عمدتاً در این فلات جای دارند. بخش بزرگی از مساحت محدوده استان را قسمتهایی از کویرهای مختلف پوشانده است.
جمعیت استان بر اساس سرشماری سال ۸۵ معادل ۹۸۳۰۵۲ نفر می باشد که از این تعداد، ۷۸۵۲۱۳ نفر را جمعیت شهری و ۱۹۷۸۳۹ نفر را جمعیت روستایی شامل میشوند.
منطقه یزد یکی از سرزمینهای باستانی و دارای میراث درخشانی از فرهنگ و تمدن کهن و ادوار مختلف تاریخی با قدمت ۳ هزار سال است.
در حال حاضر استان یزد دارای ده شهرستان، بیست و سه شهر، بیست بخش، پنجاه و یک دهستان و حدود پنج هزار روستا است که تعداد ۱۳۲۳ روستای آن دایر و بقیه به جهت مهاجرت متروک شده است.
ابرکوه ـ اردکان ـ بافق ـ تفت ـ خاتم ـ صدوق ـ طبس ـ مهریز ـ میبد ـ یزد
شهرستان یزد با وسعت ۲۴۹۱ کیلومتر مربع بعنوان مرکز استان می باشد.
در استان دو رشته کوه متمایز از هم وجود دارد.
اولی بخشی از کوههایی است کهدرجهتشمال غربی – جنوب شرقی از مرکز ایران عبور میکنند. و به کوههای مرکزی ایران معروف هستند. دومی شاملرشته کوههایی است که در مناطق مرکزی، شمالی و شرقی استان قرار دارند. رشته شیرکوه که مانند دیواریقسمتهای مرکزی استان را از بخش غربی آن (چاله ابرقو) جدا میکند، همواره از برف و یخ پوشیده شده و درتامین آب شهرهای یزد، تفت و مهریز نقش مهم و اساسی دارد.
فرهنگ بومی استان یزد
استان یزد از سرزمینهای قدیمی و تاریخی است و در میان ایالت های قدیمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است. این سرزمین از معابر و گذرگاههای مهم در ادوار تاریخی محسوب می شده است.
این استان از درگیریها و جنگهای سیاسی تاریخ کشور ایران تا حدودی ایمنی داشته است. از طرفی صعب العبور بودن راهها به همراه محدودیت منابع آبی و غیره مانع عمده تسخیر این منطقه توسط بعضی از حکومتهای بزرگ و کوچک حاشیه و پیرامون این منطقه در طول تاریخ بوده است. با توجه و گواهی گرفتن از منابع تاریخی، آبادی نشینی در این منطقه از قدمت طولانی برخوردار است.
از مظاهر فرهنگ مادی و معنوی که مردم این خطه از خود به جای گذاشته اند و میراث تاریخی آنها در دوره های قدیمی به حساب آمده و نشانه هایی از مهر و آناهیتا، ایساتیس وهخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن دژهای بزرگ و عظیم و پناهگاههای متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنیه و یادگارهایی بعد از اسلام نظیر مساجد و امامزاده ها و مزارها و… نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامی بوده است.
فرهنگ، زبان و گویش مردم یزد
مردم یزد به زبان فارسی رایج با پاره ای ویژگیهای گویشی سخن می گویند و بسیاری از واژه ها و ترکیبات زیبای فارسی را در گویش خود حفظ کرده اند. در استان یزد برخی ویژگیهای گویشی میان شهرستانهای مختلف محسوس است. معتقدین به آیین زرتشتی در میان خود هنوز به زبان نیاکان شان سخن می گویند و به ویژه مراسم مذهبی خود را با این زبان انجام می دهند.
صنایع دستی استان یزد
صنایع دستی به بخشی از هنر و صنعت گفته می شود که با بهره برداری از مواد اولیه بومی و انجام کار اساسی به کمک دست و ابزارهای سنتی دستی انجام می پذیرد و منحصر به ساخت محصولاتی می شود که بیانگر ذوق هنری و خلاقیت فکری سازندگان آن می باشد.
مهم ترین صنایع دستی در استان یزد عبارتند از: قالی، قالیچه، گلیم، مخمل، زری، چادر شب، دستمال، مرس ریزه جیم، قناویز، اجرامی، شمد، ترمه، پرده، زیلو، روفرشی، کرباس، بقچه، لنگ، کیسه حمام، خورجین، پتو، سفال، سرامیک، حصیر، کاشی و گیوه.
در میان صنایع دستی قالی بافی، ترمه بافی، زیلو بافی، ساخت سفال، سرامیک و کاشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شیرینی پزی در یزد سابقه طولانی دارد. در یزد شیرینی های سنتی مانند باقلوا، قطاب، لوز نارگیل، پشمک، نان برنجی و حاجی بادام و… تهیه می شود.
شکارگاهها و مناطق حفاظت شده یزد
وجود پناهگاههای گوناگون و زیستگاههای مختلف با جمعیتهای فراوانی از حیات وحش در دل اکو سیستم های کویری استان دیده می شوند که انواعی از گونه های حیات وحش بسته به نیازهای زیستی خود محلهایی را جهت زیست خود انتخاب می نمایند.
در اکثر ارتفاعات و کوهستانهای صعب العبور و دامنه های پرشیب می توان کل و بز را مشاهده نمود. تراکم جمعیت این جانور در ارتفاعات بافق و شیر کوه بیش از سایر مناطق در استان می باشد.
تپه ماهور ها و کوهپایه های استان نیز زیستگاه خوب و مناسبی برای قوچ و میش می باشد. در قسمت جلگه ها و دشتها مراتع و حاشیه مزارع به ویژه در منطقه حفاظت شده کالمند و بهادران تعداد زیادی آهو زیست می کنند. در نقاط دشتی و تپه ماهور ها با آب و هوایی نسبتاً خشک تر و دور از دسترس انسان گونه جبیر را می توان یافت.
آداب و رسوم و مراسم های محلی مردم یزد
حفظ و پایبندی به سنتها و ارزشهای رایج ملی و اشتیاق همگانی نسبت به پایبندی به این ارزشها و سنتها ویژگی بارز آداب و رسوم محلی مردم است و این پایبندی و اشتیاق را در مراسم ازدواج و… می توان مشاهده کرد. سادگی و بی پیرایه بودن به همراه داشتن روحیه قناعت و صرفه جویی از ویژگیهای آداب و رسوم مردم است.
نوروز در یزد
تدارک رسیدن نوروز از اوایل اسفند ماه با خانه تکانی آغاز می شود. تمیز کردن خانه و شستن تمام وسایل از اعتقادات مردم این سرزمین و نشان از تغییری اساسی در زندگی است. چیدن سفره هفت سین یکی دیگر از ارکان اصلی این جشن است. در این سفره، نمادهای سبزی، آب و همچنین نمادهای مذهبی دیده می شود. هنگام تحویل سال، افراد خانواده دور سفره هفت سین مینشینند و بزرگ خانواده دعای تحویل سال را میخواند. غذای سنتی این روز، سبزی پلو با گوشت است. بعد از تحویل سال، کوچکترها به دیدن بزرگترها می روند و با تبریک سال نو، از آنها عیدی میگیرند. در این دید و بازدیدها، با شیرینی و شکلات از میهمانان پذیرایی میکنند. دید و بازدیدهای عید تا روز سیزدهم فروردین به طول میانجامد.
سیزده به در
مردم استان یزد در روز سیزدهم فروردین به سوی باغ ها، مراتع و سبزه زارها می روند و به پخت و پز غذا و شادی و تفریح می پردازند. دخترها در این روز سبزه گره می زنند و در دل آرزوی ازدواج می کنند. روز سیزده بدر برای عروس ها و دختران طلبیده (شیرینی خورده) نیز روز بسیار خوشی است؛ زیرا، در این روز مادرشوهر، خواهران شوهر و سایر اقوام داماد با عربونه و دایره زنگی به خانه عروس رفته و او را برای گردش و در کردن نحسی روز سیزده، به باغ و سبزه زار می برند.
مراسم عروسی در استان یزد
مراسم ازدواج و جشن عروسی در شهرها و روستاهای مختلف استان یزد با اندکی تفاوت به یکدیگر شبیهاند. نخست خواهر و مادر پسر برای دیدن دختر به خانه آنها می روند؛ اگر دختر را پسندیدند، هفته بعد با یک حلقه انگشتر، یک جفت کفش و یک جعبه شیرینی دوباره به خانه آنها رفته و دختر را خواستگاری میکنند. چند روز پس از خواستگاری، اقوام داماد همراه با روحانی (عاقد) به خانه عروس رفته و عروس را بر سر سفره مینشانند. در سفره عقد، بادام، گردو، فندق، فلفل سیاه، زنجبیل، دارچین، نقل، نبات، عسل، روغن، نان، پنیر و سبزی خوردن، ماست و میوه میگذارند.
مرگ و عزا
پس از به خاک سپردن متوفی و خواندن نماز، به خانه صاحب عزا میروند و آش یا شله میخورند. این آش که زردرنگ است و از ماش، برنج و روغن تهیه میشود، آش «پشت تابوت» نام دارد.
روز سوم در مسجد پرسه میگذارند و برای شادی روح متوفی قرآن میخوانند و از میهمانان با قهوه پذیرایی میکنند. بعد از ظهر به مزار رفته و فاتحه میخوانند.
روز هفتم به گورستان رفته و سر خاک کندر و نبات دود کرده و روضه میخوانند. سپس به خانه صاحب عزا برگشته و در اتاق متوفی، شمع روشن کرده، پارچه سیاهی پهن و روضهخوانی میکنند.
روز چهلم نیز از صبح زود شروع به پختن «سوروک» ـ که نوعی نان روغنی زردرنگ است و از آرد و روغن ارده تهیه میشود ـ میکنند. این نان را بر سر مزار میبرند، با نقل و شیرینی به مردم میدهند و روضهخوانی میکنند. هر شب جمعه نیز سر خاک رفته و به روضهخوانی و خیرات میپردازند.
نخل و نخل گردانی
یکی از آیین ها و مراسم ویژه ماه محرم که در تمام نقاط یزد برگزار میشود، آیین نخل بندی و نخل گردانی است. نخل از جنس چوب است و آن را به شکل برگ درخت و یا سرو میسازند. معمولا وزن نخل زیاد است و جا به جا کردن آن نیاز به کمک ده ها نفر دارد. نخل را به عنوان تابوت «سیدالشهداء» یا نمادی از تابوت شهدای کربلا میشناسند و ریشه سنتی کهن دارد. مردم یزد در گویش محاورهای به آن «نقل» میگویند و معتقدند که «نخل» یا «نقل» نشانی از قامت برافراشته شهدا است.
مراسم نخلبندی و نخلگردانی در یزد بدین صورت است که چند روز پیش از شروع ماه محرم، «باباهای» (خادمان) میدان شروع به تزیین و آذین بستن نخل میکنند. آذینبندی نخل حداقل یک هفته طول میکشد. در طول این مدت، باباهای میدان، زیورآلات و وسایل مربوط به تزیین نخل را ـ که قدمت آنها به دوره صفویه میرسد ـ از انبار بیرون آورده و تمام روز را با پاهای برهنه به این امر میپردازند. بستن نخل نیاز به مهارت و سلیقه خاص دارد و خادمان میدان، شیوههای آن را از پدر و اجداد خود آموختهاند. آنها ابتدا بدنه نخل را با پارچه سیاه میپوشانند، آنگاه روی پارچه سیاه را شمشیربندان میکنند. برای این کار، صدها شمشیر، قمه و خنجر برهنه ـ بعضی از آنها جنس بسیار عالی دارد و نام سازنده آنها بر روی آنها نقر شده ـ را در دو ردیف بر دو بدنه نخل میبندند. به طوری که هر دو طرف نخل، شمشیربندان میشود و هیچ جای خالی در آن باقی نمیماند.
سپس تزیینات دیگری از قبیل آیینههای بزرگ قابدار، منگلهها و دستمالهای ابریشمی رنگی و زری را در دو سوی نخل میبندند و بر تارک آن جقههای فلزی از جنس فولاد و برنج و هم رنگ آنها پرهای طاووس یا میوه انار میگذارند و نخل را مانند یک حجله، زیبا و خوش بو میکنند. در داخل آن نیز زنگهای بزرگی را با طناب میآویزند و بچه ها هنگام حرکت، آنها را به صدا در میآورند.
در روز بلند کردن نخل، ده ها تن از مردان محله، زیر پایههای نخل رفته و آن را با عظمت تمام به حرکت در میآورند و چون جنازهای با شکوه آن را از میان موج جمعیت عبور میدهند. نخلگردانان نخل را تا مسیری میبرند و یا آن را چند بار دور حسینیه محل میچرخانند.
در اطراف یزد رسم بر این است که درختان را وقف میکنند تا پس از کهنسال شدن، ساقههای آنها را ببرند و نخل را با آن مرمت کنند . نخلسازی صنعت ظریفی است که همگان از عهده آن بر نمیآیند. استادان این رشته، شیوههای ساخت آن را به دیگران میآموزند. به دلیل اهمیت نخل و نخلگردانی در یزد، هم اکنون خانوادههایی در این شهر وجود دارند که شهرت آنها «نخل بند» و «نخل ساز» است.
دسته سقا
در مراسم عزاداری امام حسین (ع)، گروهی از نوجوانان لباس سیاه میپوشند و لنگ قرمزی دور کمر خود میبندند. آنها مشک روی دوش گذاشته و بازوبندی از قرآن مجید را که با پولکهای رنگارنگ و برگهای فلزی نقرهای رنگ تزیین شده، بر کتف خود میبندند و در صفی منظم با ذاکر و سردسته خود همخوانی میکنند. اگر فصل گرما باشد، یکی دو نفر هم در پشت صف با مشک پر از آب و یا شربت گلاب، به اهل مجلس و عزاداران آب میدهند. آنها آب را در جام ابوالفضل (ع) ریخته و به مردم تعارف میکنند. دسته سقا یک علم چهار گوش دو پایه و یا یک علم سه گوش با تمثال حضرت ابوالفضل(ع) را با خود حمل میکنند.
کتل بستن
در یزد به اسب زین کردهای که به طرز خاص آراسته شده و پیشاپیش دسته عزاداری حرکت میکند،«کتل» میگویند. گاهی به گردن این اسب چند شال ترمه یا ابریشمی به رنگهای سبز و سرخ آویزان کرده و سر و صورت حیوان را با چند قطعه آیینه کوچک، نگین، قرآن و … آذین مینمایند و گاه بنا بر سلیقه شخصی و به تعبیری دیگر، پارچه سفید خونآلودی را بر پشت حیوان میکشند و چند قطعه چوب رنگ شده قرمز به نشانه تیر و پیکان در پارچه فرو میکنند. همچنین کبوتر خونی زندهای را نیز بر پشت اسب میگذارند.
افسار این اسب یا کتل همواره در دست محافظ آن است و جلو دسته سینه زنی حرکت میکند و محافظ آن مرتب سر و صورت حیوان را نوازش میکند. این حرکت نمادین را «اسب و کتل» مینامند.
جشن مهرگان
می گویند جشن مهرگان به مناسبت پیروزی ایرانیان بر «ضحاک» ستمگر به رهبری«کاوه آهنگر» بر پا شد. ایرانیان به شکرانه این پیروزی که در روز «مهر» (دهم) از ماه مهر روی داد، جشنی بزرگ بر پا کردند. این جشن شش روز به طول میانجامد. در برخی از روستاها جشن مهرگان با ساز و شادمانی نیز همراه است و در روز پنجم جشن، گروهی از جوانان در محل آدریان یا سرچشمه قنات جمع شده و به شادمانی میپردازند.
جشن سده
جشن سده همان جشن پیدایش آتش است که از عهد باستان تاکنون رواج داشته است. چون این جشن را در صدمین روز زمستان برگزار میکنند، آن را جشن « سده» مینامند. ایرانیان باستان، سال را به دو فصل تابستان بزرگِ هفت ماهه و زمستان بزرگِ پنج ماهه تقسیم میکردند. چون از روز اول آبان که زمستان بزرگ آغاز میشود تا دهم بهمن که روز برگزاری این جشن است صد روز میگذرد، این جشن را سده نامیدهاند.
جشن گاهان بار
در آیین زرتشت اعتقاد بر این است که «اهورامزدا» جهان مادی را در شش مرتبه آفرید و آن را «شش گاهان بار» میگویند و با زمزمه سرودی آن را جشن میگیرند و خدا را ستایش میکنند. مراسم هر«گاهان بار» به مدت پنج روز ادامه مییابد. گاهان بارها را جشنهای فصلی نیز مینامند، زیرا به طبیعت و کشاورزی مربوط است و نشاندهنده شش مرحله آفرینش آسمان، آب، زمین، گیاهان، جانوران و انسان است. جشنهای گاهان بار جزء جشنهای مذهبی زرتشتیان محسوب میشود. در بامداد روز اول هر گاهان بار، در آدریان یا آتش ورهرام هر شهر، موبدان و مردم گرد هم میآیند و سرودهای اوستا را میخوانند. پس از آن، « لرک» ـ مخلوطی از هفت میوه خشک ـ پخش میکنند. «لرک» را روی چادری پهن و آن را با دانه انار و چند شاخه درخت مورد تزیین میکنند.
جشن هیرومبا
هیرومبا جشنی است شبیه آتش افروزی جشن سده که هر سال در روستای «شریفآباد» اردکان برگزار میشود. تاریخ برگزاری این جشن با گاهشماری بدون کبیسه، هفته آخر ماه فروردین است.
زرتشتیان شریفآباد برای تهیه هیزم آتش هیرومبا به نیایشگاه «پیرهریشت» میروند. آنها زمانی حرکت میکنند که پیش از غروب آفتاب به پیرهریشت برسند. آنها اسباب و اثاثیه خود را با وانت یا الاغ میبرند و شب در همان جا اقامت میکنند. سپیده دم روز بعد، مردان و جوانان پس از نیایش به صحرا میروند و بوته های خار را برای آتش هیرومبا جمعآوری میکنند. بانوانی که در پیرهریشت ماندهاند، ناشتایی تهیه کرده و آن را به صحرا میفرستند. پس از آنکه هیزم آماده شد، مردان به پیرهریشت برمیگردند و مراسم چوب زنی انجام میشود. مراسم چوب زنی این گونه برگزار میشود: کسانی را که برای اولین بار در مراسم جمعآوری هیزم شرکت کردهاند یا در آن سال صاحب فرزند شدهاند، بر سر دست بلند میکنند و با شادی و سرور به او چوب میزنند. بستگان این شخص باید کله قندی تقدیم کنند تا او رها شود. با این کله قند شربت درست میکنند و آن را مینوشند. به هنگام عصر، هیزم ها را با وانت یا الاغ به شریفآباد میبرند و در میدان کنار آدریان انباشته میسازند. سپس آتش میافروزند و مراسم مذهبی را گرداگرد آتش برگزار میکنند.
بامداد روز بعد، زنان شریفآبادی به محل آتش هیرومبا میآیند. خاکسترها را کنار میزنند. گلوله های سرخ آتش را در آتشدان گذاشته، به خانه خود میبرند. در خانه با چوب سندل، کندر دود کرده و آن را دور خانه میچرخانند، آنگاه خارج میشوند و به سوی آدریان شریفآباد باز میگردند و آتش را به آتشبند (مسئول نگهبانی از آتش) میسپارند. جشن هیرومبا در گذشته در روستای «مزرعه کلانتر» نیز برگزار میشد.
مراسم سدره پوشی
هنگامی که دختر یا پسر به سن سدرهپوشی میرسد (سن تکلیف، هفت تا ده سالگی ) مراسم جشنی از طرف والدین او بر پا میشود. در این مراسم که اکثر افراد فامیل در آن حضور دارند، سفره رنگینی پهن میکنند و آن را با انواع نقل و شیرینی، خشکبار و یک مجمر آتش میآرایند. سپس دختر یا پسر که قبلاً حمام کرده، سدره میپوشد و بر سر سفره حاضر میشود. در این موقع، موبد در حین خواندن دعای «اورمزد» بند بلند و باریکی را که به «گشتی» معروف است، به پشت کمر سدره پوش میبندد و در پایان مراسم نقل و شیرینی تعارف میکنند.
مردم شهر یزد به دلیل موقعیت این شهر و اطلاق نام “دارالعباده” به آن، کمتر به موسیقی توجه نشان دادهاند. بیشتر کسانی که صدای خوب و خوش دارند، هنر خود را از طریق مجالس عمومی روضهخوانی و مداحی عرضه میکنند. از طرفی، چون فضای جغرافیایی این شهر در مقایسه با موقعیتهای جغرافیایی همجوار، از طراوت و نشاط چندانی برخوردار نبوده، مردم آن کار و تلاش را بر تفریحات دیگر ترجیح دادهاند. تنها سازی که در یزد به عنوان ساز بومی و محلی نواخته میشود «عربانه» است. عربانه همان دایره است که یزدی ها در مجالس شادمانی و عروسی مینوازند و سایرین با کف زدن و گاهاً با خواندن ترانههای محلی و رقص این ساز را همراهی میکنند.
منابع:
atbayazd.ir
behtour.com