تحقیق درباره عفت و پاکدامنی
در این تحقیق به مطالب دامنه عفاف، آثار و نتایج عفت ورزی، راه های ترویج عفاف و… اشاره شده است.
عفت در لغت، خود نگهداری و پدید آمدن حالتی برای نفس است كه به وسیله آن از افزون طلبی قوه شهوانی و از آنچه كه حلال و زیبا نیست، میشود و در اصطلاح علم اخلاق به معنی خویشتنداری در برابر تمایلات افراط گونه نسبت به لذتهای مادی و نفسانی، كه نقطه مقابل شهوت است، گفته میشود.
عفت یك عامل بازدارنده از حركات مضر و زیانبار و كنترل كنندهای است كه انسان را در مقابل انواع شهوتها و تمایلاتی چون شهوت جنسی، مالی، و… باز میدارد و از این جهت یك ضرورت و خصلت لازم برای انسان به حساب میآید و باعث اعتبار و بالا رفتن ارزش و بهاء انسان میگردد.
عفت زیربنای علم اخلاق است زیرا علمای اخلاق زیر بنای اخلاق نیك را چهار چیز شمردهاند: حكمت، شجاعت، عدالت و عفت.
در تفكر اسلامی عفت شامل منزه بودن و پاكی دست و زبان و شكم و دامن از هر گونه عیب و بدی است لذا عفت معنای عامی داشته و تمامی امور نفسانی را شامل میشود، مانند: پاكی چشم، پاكی زبان، … و منحصر به پاكدامنی نیست ولی در فرهنگ اجتماعی ما مسئله عفت بیشتر در پاكدامنی زن و مرد مطرح است.
در روایات، از عفت و پاكدامنی، به بالاترین شرافتها، نتیجه عقل، برترین عبادت، كمال نعمت و به معنای خویشتنداری در كردار و گفتار تعبیر شده است، امام علی علیهالسلام میفرماید:
«مجاهدی كه در راه خدا به شهادت میرسد پاداشش از كسی كه توان انجام گناه را دارد ولی خود را كنترل میكند و عفت به خرج میدهد بیشتر نیست. انسان پاك نزدیك است فرشتهای از فرشتگان گردد. چرا چنین نباشد، در حالی كه انسان عفیف در جهاداكبر به پیروزی رسیده، ولی مجاهد فی سبیل الله، پیروزی را در جهاد اصغر به دست آورده است».
تنها دین نیست كه ما را به عفاف و پاكدامنی فرا میخواند، بلكه این ندا از درون آدمی نشأت میگیرد، كه دین نیز آن را تأیید می نماید. غیرت، جوان مردی و كرامت نفسانی همگی انسان را به عفاف دعوت میكنند كه طبق روایت، عفت و پاكدامی اصل جوانمردی است علاوه بر این، هویت انسان در سایه قوام عفاف آشكار میگردد، از این رو از متون دینی نیز میتوان دریافت كه رابطهای معقول و منطقی بین رشد عفاف و عقل وجود دارد و تعاملی متقابل بین این دو برقرار میباشد، به همین جهت امام علی علیهالسلام میفرماید:
«هر آن كس كه عقل دارد، عفاف میورزد، زیرا منشأ هر دو صفت، حركت به سوی تعادل و پرهیز از افراط و تفریط است».
دامنه عفاف
بررسی ابعاد مختلف عفاف و گستره آن در شئونات فردی و اجتماعی دامنه وسیعی دارد كه با استفاده از قرآن و سنت به چند مورد اشاره میكنیم:
1-عفت در فكر: عقل یكی از عوامل مؤثر در تعدیل خواهشهای نفسانی و رام كردن غرایز بشری است، هر چه تفكر انسان متعادل شود و با فطرت كمال جویی او (خالی از هر گونه زشتی) بیشتر منطبق باشد سریعتر راه تكامل را میپیماید، عقل انسان به میزان عفت و قناعتش سنجیده میشود.
2- عفت در نگاه: چشم دروازه دل است و آنچه از این دریچه وارد وجود شخص میشود گاهی او را به سعادت و گاهی به شقاوت میكشاند، لذا عفت در نگاه توصیه شده كه انسان خود را از نگاههای آلوده برحذر دارد، افراد چشم چران دچار اضطراب و نگرانی هستند كه به دنبال آن طمع هوس آلود باعث رسوایی ایشان میشود.
3- عفت در معاشرت: از دیدگاه اسلام مشاركت اجتماعی زنان و تعامل و ارتباط بین زن و مرد در اجتماع داری آدابی است كه آن را عفت اجتماعی مینامند (كه پرهیز از خلوت و گفتگوهای فتنهانگیز و دست دادن و استعمال عطر و…. از آن جمله آنهاست).
4-عفت در زینت: تمایل انسان به زیبایی و جمال با سرشت آمیخته شده ولی این حس نباید از حد اعتدال خود تجاوز كند. افراط در آن، تجملگرایی و خودآرایی و بیعفتی را به دنبال دارد كه عوارض نامطلوبی را دارد.
5- عفت در كلام: كه هر گونه گفتار باطل و بیهوده و گناهآلود و مخالف حق را نفی میكند و همچنین هر گونه ناز و غمزه در كلام و تغییر صدا كه افراد شهوت ران را به فكر گناه میافكند، مردود میداند.
6- عفت در ستر (حجاب): قرآن، عفت در ستر را گاهی پوشاندن اعضاء و ستر عورت و حفظ بدن و گاهی وسیله، احترام و شخصیت زن و بازدارنده از دستبرد آزار مزاحمان معرفی میكند.
آثار و نتایج عفت ورزی
1- استحكام خانواده و پاكی نسل انسان: اگر عفاف در جامعه كاملاً رعایت شود روابط جنسی به محیط خانواده محدود شده، ثبات و استحكام خانواده بیشتر میشود و باعث شناخته شدن نسلها و تقویت و پیوند بین زن و شوهر میشود.
2- آرامش روانی و تمركز حواس: عفاف، باز دارنده بسیاری از التهابات و هیجانات روحی است چنانچه رعایت آن از انحراف فكر و ذهن كاسته و حواس افراد را متوجه ارزشهای واقعی مینماید.
3-سلامت جامعه و فرد: حضور زنان و مردان در صورتی كه موجب تحریك و شائبه نباشد جامعه را استوار و مستحكم كرده و زمینه پیشرفت آن جامعه را فراهم میسازد و فرد نیز از بسیاری از آلودگیهای جسمی در امان میماند.
و همچنین عفت موجب تزكیه اعمال، تضعیف و كاهش شهوات، سبك شدن بار گناهان، عزت یافتن، بالا رفتن قدر و منزلت نزد خداوند و مایه حفظ آبرو میشود كه شخصیت هر فردی در گرو حفظ این سرمایه والای انسانی است.
راههای ترویج عفاف
طبق روایات وارده از معصومین علیهالسلام بهترین عواملی كه برای پدید آمدن عفت در وجود انسان كمك میكنند عبارتند از: تقویت ایمان، چشمپوشی از گناه، كثرت یاد مرگ، تهدید نفس به عذاب الهی، توكل و استعانت از خداوند، قناعت ورزیدن و راضی بودن به اندازه احتیاجات و ضروریات زندگی و در جامعه نیز دادن آگاهی فرهنگی و اجتماعی به مردم و معرفی الگوهای مناسب و تسهیل در امر ازدواج و جلوگیری از مفاسد اجتماعی و…. را میتوان نام برد.
امروزه بشریت علیرغم دستیابی به تكنیك و تمدن در پدیده شوم ابتذال و بیبندوباری، سخت حیران و سرگردان است كه باعث دستیابی سردمداران استكبار جهانی به اهداف سیاسی و اقتصادی خود شده است، در یك جمله میتوان گفت: همه بیعفتیهای موجود در دنیای امروز تحقیر كردن اصول عفاف و تقوای در امور جنسی است.
پس این سرمایه ارزشمند پیوسته نیاز به پرورش دارد و تعقل و اندیشه و حلم و علم، مایه فزونی آن میگردد صیانت و حفاظت از ارزشها به عهده عفتی نهاده شده است كه در سایه سار صفات كمال، بارور میشود.
عفت درمفردات راغب به معناي به وجود آمدن حالتي براي نفس انسان است که وي را ازغلبه يافتن شهوت حفظ مي کند.1شهيد مطهري نيز عفت رابه معناي رام بودن قوه شهواني تحت حکومت عقل وايمان معرفي مي نمايد .2
درروايات اسلام نيزتعاريفي ازعفت صورت گرفته که ازجمله مولاي متقيان حضرت علي (عليه السلام )مي فرمايند: ((الصبرعلي الشهوة عفّة)) 3يعني عفت مقاومت دربرابرشهوت وغلبه برآن مي باشد .
عفت داراي مراتبي است که اولين مرتبه آن ،مقابله باشهوت وغلبه برآن مي باشد .
مرتبه دوم ،عفت عملي است ،به اين معني که علاوه برکنترل شهوت هريک ازاعضاي بدن بايد ازارتکاب به شهوت بازداشته گردند ودرمرتبه سوم علاوه برکنترل اعضاي بدن نسبت به گناه حتي فکرگناه نيزبه ذهنش خطورنکند که همان عفت نظري مي باشد .4
عفت به عنوان يکي ازمهترين خصوصيت اخلاقي رابطه تنگاتنگي باصفات بارزاخلاقي ديگردارد که ازجمله مي توان به رابطه آن باحيا ،غيرت ،کياست ،بصيرت ، اخلاص وعشق اشاره نمود .
عفت و حيا
حيا ازديدگاه علامه مجلسي تأثرنفس است ازامري که قباحت آن امربراوظاهرشود وباعث انزجاراوازآن عمل گردد.5
اميرالمؤمنين (عليه السلام) دريک تقسيم بندي حيارابه دوقسم تقسيم نموده است.الف:حياي ازخود ب:حيا ازخداوند تبارک وتعالي
حضرت مي فرمايند : ((برترين حيا حياي تو ازخداست )) .6
يعني اگرانسان زماني که مي خواهد مرتکب گناه شود يک لحظه خود را دربرابرخداوند مشاهد نمايد ،حيانموده وآن گناه رامرتکب نخواهد شد ودرمورد اول مي فرمايند :بهترين حياحياي ازخودت است يعني انديشه کن که توخليفه خداوند درروي زمين هستي ونبايد به اين امانتي که خداوند دراختيار توقرارداده خيانت کني وبابي حجابي مرتکب گناه گردي ،بنابراين حياباعث عفت وغلبه برشهوت مي گردد ودرحقيقت قول امام علي (عليه السلام) که مي فرمايند :«سبب العفة الحيا» 7سبب عفت حياست به اثبات مي رسد .
عفت و غيرت
غيرت نيز رابطه مستقيمي باعفت دارد به گونه اي که حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند :
«ارزش مرد به اندازه همت اوست وپاکدامني وعفت اوبه ميزان غيرت اوست.»8
مردان باغيرت نه تنها خود باعفت هستند بلکه سعي برآن دارند تا خانواده وناموس خود راازچشم مردان نامحرم دورنگه داشته وباهدايت وراهنمايي خود موجب درامان ماندن خود وخانواده خود ازچنگال بي عفتي گردند.
عفت و کياست
کياست به معناي تيزهوشي ودانايي فرد است 9ويکي ازاخلاق بارزعفيفان وافراد باعفت مي باشد .درروايت داريم «پاکدامني خوي زيرکان است »10
حضرت علي (عليه السلام) شخص زيرک را اين گونه معرفي مي نمايد «زيرک کسي است که افسارشهوتش دراختياراو باشد وازخواسته هاي ناروايش جلوگيري کرده ،هنگام خشم خواسته دلش را سرکوب کند.»11
عفت و بصيرت
بصيرت نيز به عنوان يکي ازويژگي مهم اخلاقي رابطه تنگاتنگي با عفت دارد تا جايي که افرادي چون ابن سيرين فراست وهوشياري فوق العاده درتعبير خواب را درسايه عفت وپاکدامني به دست مي آورند.
رسول اکرم(صلي الله عليه واله)مي فرمايند: «ديدگان خود را ازنگاه به نامحرم بپوشانيد ناآنچه را ديگران از ديدن آن عاجزند ببينيد.»12
عفت و اخلاص
برجسته ترين مقامي که قرآن کريم براي يوسف(عليه السلام)اثبات مي کند همانا مقام مخلص بودن اوست«انه من عبادنا المخلصين»13وجالب اين است که اين مقام حضرت يوسف به واسطه عفت ومقاومت دربرابر خواسته عزيز مصر بود که خود قرآن قبل ازبيان اخلاص آن حضرت به آن اشاره مي نمايد.