رابطه ریاضیات با قرآن
خلاصه
در این تحقیق به رابطه ی قرآن با ریاضی رسیدگی شد .
و بسیاری از این معجزات و شگفتی های آنرا آموختیم . که یکی از این معجزات عدد ۱۹ که مخرج مشترک علم ریاضی قرآن بود و نشانه ای در کتب آسمانی بر یکتا بودن خداوند در نظر گرفت که اولین اصل همه کتاب های آسمانی است . و عددی است که ویژگی هایی دارد که سایر اعداد ندارد به این دلیل عدد مورد توجه خداوند است .
مقدمه
پدیده ی بی نظیری که در قرآن وجود دارد در هیچ کتاب نوشته دست بشر یافت نمی شود .
هر یک از عناصر قرآن دارای ترکیبی است ریاضی : آیات ، لغات ، تعداد حروف ، تعداد کلمات هم خانواده ، تعداد و انواع اسمهای الهی همگی دارای ترکیب و نظم خاصی هستند .
امروزه کتب مقدس متعددی از جمله (تورات یهودیان ، انجیل مسیحیان ، کشیان هندوها و …)را می توان یافت که با بررسی دقیق آنها آشکار می شود که همگی برگردان متن های اصلی بوده و متن های اولیه ی آنها بطور کامل در دسترس نیست تنها کتاب آسمانی که به صورت اولیه و به زبان اصلی موجود است قرآن می باشد.
قرآن دین تسلیم به خدای یگانه را می آموزد و گواهی می دهد که آخرین کتاب مقدس بوده و پس از آن کتاب آسمانی دیگری نخواهد آمد یک نکته ی مهم در رابطه با قرآن آن است که می توان ریشه های الهی آن را به وسیله یک سیستم ریاضی که در بطن آن نهفته است ثابت کرد ما در این تحقیق قصد داریم به رابطه ی قرآن با علم ریاضی اشاراتی داشته باشیم تا بخشی کوچک از معجزات الهی را بازگو کرده باشیم
امید است مورد قبول واقع شود
انشاءا…
قرآن شامل ۱۱۴ سوره میباشد زبان اصلی آن عربی است و کوتاه ترین سوره ی آن شامل ۳ آیه و بلندترین سوره ۲۸۶ آیه دارد سوره های اولیه از لحاظ تعداد آیات طولانی ترند و به استثناء سوره اول هر چه به آخر کتاب نزدیکتر میشود سوره ها کوتاه تر می شوند .
در قرآن ۲۹ سوره با حروف مقطعه آغاز گردیده است این سوره ها هیچ ترتیب خاصی ندارند اولین سوره بقره (۲) و آخرین سوره (۶۸) می باشد .
از پیشینه این نوع برخورد با قرآن اطلاع چندانی در دست نیست، ولی از آنجا که سیوطیدر کتاب الاتقان فی علوم القرآنبه این موضوع پرداخته، میتوان دریافت که این موضوع چندان غریب نبودهاست. با این حال توجه جدی به این موضوع در دهه ۷۰ میلادی، با ادعاهای رشاد خلیفهآغاز شد. او ادعا کرد که نظمی را در قرآن کشف نموده که ویژگی خاص قرآن بوده و یکی از بزرگترین جنبههای اعجازی آن به شمار میرود.
کشف رابطه ریاضی در قرآن، موجب شد برخی از پژوهشگران مسلمان برای کشف اسرار و رموز بیشتری از قرآن به آمارگیری از تعداد حروف و واژههای قرآن بپردازند. برخی از شاگردان یا پیروان رشاد، چون عبدالله آریکبا چاپ کتابی، نظریات او را در باب “عدد ۱۹” تکمیل نمودند. با این حال برخی دیگر از اندیشمندان اسلامی نیز بودند که به طرح نظریات جدید ریاضی و مستقل از رشاد پرداختند.
پس ازآنکه رشاد خلیفه، نظریاتش را بسط داد، با بکارگیری از همان نظریه ریاضی، دو آیه آخر از سوره توبهدر قرآن را تحریفشده و افزوده شده دانست،و نهایتاً ادعا نمود خداوند او را رسول میثاقنمودهاست و نام او در قرآن کد شدهاست. خلیفه همچنین از سایر متون مذهبی در کنار قرآن مانند سنت پیامبرو احادیثبه عنوان منابع جعلی نسبت داده شده به محمدو در تضاد با قرآن یاد کرد و کشف واقعیت این متون و آموزههای جعلی را از وظایف رسالت خویش دانست. این امر موجب شد تا محققین اسلامی شروع به نقد نظریه رشاد و دیگر همکاران و پیروان نظریات او نموده و ادعاهای وی را انکار کنند. جدای از درستی یا نادرستی، نظریات ریاضی در حیطه قرآن قابل بررسی و تامل است. بخصوص آنکه در این میان، نظریات دیگری پدید آمدند که اگرچه از دیدگاه ریاضی به قرآن پرداختهاند اما کاملاً مستقل از نظریه رشاد و عدد ۱۹ وی بودهاند. نظریات مهدی بازرگانتاکنون مورد تعرض جدی مخالفان واقع نشدهاست.
در سال ۱۹۷۲میلادی رشاد خلیفهمقالهای منتشر کرد بهنام “عدد ۱۹، معجزه عددی در قرآن” و پس از آن در کتاب خود نظریه خود را مبنی بر کشف یک رابطه ریاضی در تعداد سورهها، آیهها، واژهها و حروف کتاب قرآنرا رونمایی کرد. او انگیزه خود را اثبات اعجاز و غیربشریبودن قرآن خواند تا بدین ترتیب اثبات کند قرآن همانند انجیلنوشته دست بشر نیست و انشای خداوند است.
ملاحظات “رشاد خلیفه” محقق مصری، در کشف کد ریاضی قرآن (هرچند بعدها ادعاهای باطلی کرد و برخی یافتههایش جای چون و چرا دارد) حقایق غیر قابل انکاری را آشکار ساخت. مضرب مشترک بودن عدد ۱۹ در ۲۹ سورهای که با حروف مقطعه آغاز میشوند، و صدها شاهد آماری برای اثبات این نکته و نکات ریاضی فراوانی که توسط او یا شاگردانش مطرح گردید (از جمله روابط بسیار حیرتآوری که اعداد ۷ و ۹ و ۴۰ و… در قرآن دارند) نشان داد که حتی یک کلمه را نمیتوان در قران جا به جا کرد، چه آنکه خواسته باشیم اجتهاد اصحاب را در ترتیب فعلی قرآن دخیل بدانیم.
نظریه یک بیو شیمیست آمریکایی مصری الاصل
در اوایل سال ۱۹۷۰ یک بیوشیمیست آمریکایی شروع به ترجمه قرآن به زبان انگلیسی کرد او مصمم بود که توضیحی برای حروف مقطعه اسرار آمیز قرآنی پیدا کند در پی چنین هدفی او سوره های مقطعه دار قرآنی را به کامپیوتر وارد کرد هدف او آن بود که یک رابطه ریاضی برای نشان دادن اهمیت حروف مقطعه پیدا کند اما برای این کار هیچ ایده ای برای شروع نداشت .
نظریه کوروش جم
محقق دیگری به نام کوروش جم که در زمان حاضر در تهران زندگی می کند با یک ماشین حساب کوچک به نتیجه ای رسید که شما هم می توانید آن را امتحان کنید او ابتدا شماره هر سوره را با تعداد آیات همان سوره جمع نمود به طور مثال سوره حمد اولین سوره قرآن و شامل ۷ آیه می باشد که مجموع ۱+۷ عدد ۸ می شود که عددی زوج است به همین ترتیب :
زوج ۱+۷=۸
زوج ۲+۲۸۶=۲۸۸
فرد ۳+۲۰۰=۲۰۳
زوج ۴+۱۷۶=۱۸۰
زوج ۵+۱۱۳=۱۱۸
زوج ۶+۱۱۴=۱۲۰
همانطور که میدانید آیه های قرآن ۶۲۳۶ و جمع سوره های آن ۶۵۵۵ است که اگر عدد های فرد را باهم جمع کنیم به عدد ۶۵۵۵ می رسیم و اگر عددهای زوج را با هم جمع کنیم به عدد ۶۲۳۶ خواهیم رسید که این دو عدد به ترتیب با جمع سوره های قرآن و جمع آیه های قرآن می باشد.
توجه به این نکته ضروری است که اگر تعداد آیات را کم و زیاد و جای سوره ها را با هم عوض کنیم دیگر چنین روابطی وجود نخواهد داشت و این نشان دهنده آن است که تعداد آیات قرآن به همین اندازه و ترتیب سوره ها نیز به همین شکل بوده است و در نتیجه قرآن نمی تواند کار دست بشر باشد .
اعجاز عددی قرآن
تساوی عددی و هماهنگی رقمی و تناسب در موضوعات قرآن موضوعی است که قدرت بشری را از دریافت دقیق آن نا توان کرده و توضیح کامل و بیان آن در در میماند به طور مثال :
واژه (اجر : فرد ) ۱۰۸ بار در قرآن آمده و همین اندازه (فعل : کار) آمده است.
کلمه جزا ۱۱۷ بار در قرآن به کار رفته و مغفرت ۳۳۴ بار سپس از آمرزش بیش از دو برابر کیفر بکار رفته است .
در قرآن لفظ ابلیس ۱۱ بار آمده و عیناً به همین تعداد فرمان به استعاذه (پناه بردن به خدا) تکرار شده است . واژه رسل ۳۶۸ بار تکرار شده و واژه نبی ۷۵ بار بشیر ۱۸ بار و نذیر ۵۷ بار که مجموع ارقام مذکور ۵۱۸ مرتبه است جای شگفتی است که این عدد با تعداد مواردی که اسامی پیامبران آمده برابر است یعنی اسامی پیامبران الهی (آدم ، نوح و موسی و …)نیز ۵۱۸ بار در قرآن بکار رفته است .
معجزات عدد ۱۹
برای اولین بار در تاریخ ما کتابی داریم با اثبات نویسندگی الهی (ترکیب ریاضی ماوراء انسانی) عدد ۱۹ مخرج مشترک سراسر سیستم ریاضی قرآن است.
این پدیده خصوصاً شگفت انگیز است وقتیکه در نظر داشته باشیم که قرآن در زمان جهالت و نادانی آشکار شد و سوره ها و آیات وحی شده از نظر زمان و مکان وحی با هم فاصله ی بسیاری داشتند .
ابتدا باید بدانیم که چرا عدد ۱۹ انسان را به تعجب وا می دارد چرا عدد ۱۹ و نه عدد دیگری مورد استفاده ی الهی قرار گرفته است به جز آنکه عدد ۱۹ عدد اولی باشد در عین حال این عدد معادل مقدار عددی کلمه یکتا (واحد) می باشد که با استفاده از حروف ابجد مقدار عددی و ا ح د به ترتیب ۴،۸،۱،۶ می باشد که مجموع آنها عدد ۱۹ است .
عدد ۱۹ ویژگی مهمی دارد که هیچ عدد دیگری آن ویژگی ها را ندارد:
همانطور که میبینید ۱۹ از ترکیب اولین عدد و آخرین عدد ساخته شده است؛
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ : همانا ابتدا از سوی خدا آمده ایم و در انتها به سوی او باز می گردیم.
همچنین در آیه ی ۳ سوره ی ۵۷ (۳ ×۱۹) آمده است :هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ. همانطور که نمایان است در اینجا نیز خداوند خود را اول و آخر هر چیز معرفی میکند که همه ی امور به اراده ی اوست. نکته ی جالب تر این است که اگر شماره ی این آیه را در ۱۹ ضرب کنیم شماره ی سوره ی آن به دست می آید.
همچنین در آیه ی ۳۰ و ۳۱ سوره ی مدثر(۷۴) می توانیم دلایل وجود معجزه ی ۱۹ را بیابیم:
۳۰ و ۳۱ سوره مدثر:
بر آن (دوزخ) نوزده (نگهبان) است (۳۰)
و ما موکلان آتش را جز فرشتگان نگردانیدیم و شماره آنها را جز آزمایشى براى کسانى که کافر شدهاند قرار ندادیم تا آنان که اهل کتابند یقین به هم رسانند و ایمان کسانى که ایمان آوردهاند افزون گردد و آنان که کتاب به ایشان داده شده و (نیز) مؤمنان به شک نیفتند و تا کسانى که در دلهایشان بیمارى است و کافران بگویند خدا از این وصفکردن چه چیزى را اراده کرده است این گونه خدا هر که را بخواهد بیراه مىگذارد و هر که را بخواهد هدایت مى کند و (شماره) سپاهیان پروردگارت را جز او نمىداند و این (آیات) جز تذکارى براى بشر نیست (۳۱)
حقایق ساده معجزه ۱۹
۱- اولین آیه قرآن “ بسم الله الرحمن الرحیم “ دارای ۱۹ حرف عربی است.
۲- قرآن مجید از ۱۱۴ سوره تشکیل شده است و این عدد به ۱۹ قسمت است. (۶× ۱۹).
۳- اولین سوره ای که نازل شده است سوره علق (شماره۹۶) نوزدهمین سوره از آخر قرآن است.
۴- سوره علق ۱۹ آیه دارد.
۵- سوره علق ۲۸۵ حرف (۱۵× ۱۹) دارد.
۶- اولین بارکه جبرئیل امین با قرآن فرود آمد ۵ آیه اولی سوره علق را آورد که شامل ۱۹ کلمه است.
۷- این ۱۹ کلمه ، ۷۶ حرف (۴× ۱۹) دارد.
۸- هر کلمه از جمله آغازیه قرآن (بسم الله الرحمن الرحیم) در تمام قرآن به نحوی تکرار شده که به عدد ۱۹ قابل تقسیم است ،بدین ترتیب که کلمه“ اسم “ ۱۹ بارکلمه “ الله” ۲۶۹۸بار(۴۲×۱۹)، کلمه “ الرحمن “ ۵۷ بار (۳×۱۹) وکلمه “ الرحیم “ ۱۱۴بار (۶×۱۹)دیده می شود.
۹- ما بین”بسم الله الرحمن الرحیم” جا افتاده (سوره ۹) و تکرار مجدد آن در (سوره ۲۷)، تعداد ۱۹ سوره وجود دارد.
۱۰- حرف “ق” نماینده قرآن است و مجموع تعداد دفعات تکرار آن در دو سوره اى که با حرف مقطعه “ق” آعاز شده اند (سوره های ۵۰ و ۴۲)، برابر تعداد سوره هاى قرآن است.(۱۱۴=۵۷+۵۷)
۱۱- سوره هاى ۷، ۱۹و ۳۸ با حرف مقطعه “ص” شروع شده اند و مجموع تعداد دفعات تکرار این حرف در این سه سوره برابر ۱۵۲=۱۹× ۸ مى باشد.
۱۲- سوره ۳۶ با حروف مقطعه “یس” شروع شده است و مجموع دفعات تکرار هاى این دو حرف در این سوره برابر ۲۸۵=۱۹×۱۵ است.
۱۳- سوره ۱۹ با پنج حرف مقطعه شروع مى شود یعنى “ک، ه، ى، ع، ص” و کل تعداد دفعات تکرار این پنج حرف در این سوره هم برابر ۷۹۸=۱۹×۴۲ است.
۱۴- سوره ۲ با حروف مقطعه ” ا، ل، م” شروع مى شود این سوره داراى ۹۸۹۹=۱۹×۵۲۱ دفعه تکرار این حروف است.
۱۵- همچنین سوره ۳ با حروف مقطعه “ا، ل، م” آغاز شده است و داراى ۵۶۶۲=۱۹×۲۹۸ دفعه تکرار این حروف است.
۱۶- سوره هاى ۲۹، ۳۰، ۳۱ و ۳۲ نیز با حروف مقطعه “ا، ل، م” شروع شده اند و مجموع تعداد تکرار هاى این حروف در هر یک از این سوره ها عبارت است از ۱۶۷۲=۱۹×۸۸ و ۱۲۵۴=۱۹×۶۶ و۸۱۷=۱۹×۴۳ و۵۷۰=۱۹×۳۰.
۱۷- سوره هاى ۱۰ و ۱۱ با حروف مقطعه “ا، ل، ر” آغاز شده اند و تعداد این حروف در هر یک از این سوره ها دقیقاَ با هم برابر است و برابر ۲۴۸۹=۱۹×۱۳۱ مى باشد.
۱۸- همچنین سوره هاى ۱۲، ۱۴ و ۱۵ با حروف مقطعه “ا، ل، ر” آغاز شده اند و تعداد تکرارهاى این حروف در این سوره ها به ترتیب عبارت است از ۲۳۷۵=۱۹×۱۲۵ و ۱۱۹۷=۱۹×۶۳ و ۹۱۲=۱۹×۴۸.
۱۹- سوره ۱۳ با چهار حرف مقطعه “ا، ل، م، ر” شروع شده است و داراى ۱۴۸۲=۱۹×۷۸ دفعه تکرار از این حروف است.
۲۰- سوره ۷ با حروف مقطعه “ا، ل، م، ص” آغاز شده است وتعداد تکرارهاى این حروف در این سوره ۵۳۲۰=۱۹×۲۸۰ است.
۲۱-عدد ۱۹ مخرج مشترک قرآن است و ارزش ابجدى کلمه “واحد” نیز برابر ۱۹ است، پس این معجزه موضوع و هدف اصلى قرآن را که همان “یکتایى خدا” است، تاکید مى کند.
اعجاز عدد ۷ در قرآن
۱- اگرحروفحروفاسم (الله) را دراین آیه که ازخدا سخن می گوید بشماریم ۷ حرف می یابیم .
۲- اگر ارقام به صف شوند هم عددی که به دست می آید مضرب ۷ می باشد.
۳- و اگر از هرکلمه ای حروفاسم (الله) راخارج کنیم بازهم عددی که به دست می آید برابرست با:
۷×۷×۷×۷×۷×۱۰۰
۴- واگرکلمات پیش وپس اسم (الله)، ونیز عدد حروف آنها و نیز عدد حروف اسم (الله) را بشماریم دائما اعدادی ازمضربهای ۷ را خواهیم یافت! و تفصیل این معجزه حقیقی :
خدای عزَّ وجلَّ خطاب به همه انسانها می فرمایدً: (وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً وَعْدَ اللّهِ حَقّاً وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِیلاً) [النساء: ۴/۱۲۲]، این پرسش را قرآن برای مردم طرح می کند ، آیامعقول است که در آفریده ها کسی راستگوتر از آفریدگارآسمانهاوزمین باشد؟ اکنون إعجاز حقیقی دراین بخش : (وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِیلاً)، و نظام حیرت آور این کلمات مُحْکَمه را ببینید، و إیمان و یقین مان به اینکه خداوند گوینده این کلمات است بیشتر شود.کلمات این بخش و تعداد حروف آنها به قرار زیراست:
وَ |
مَنْ |
أَصْدَقُ |
مِنَ |
اللّهِ |
قِیلاً |
۱ |
۲ |
۴ |
۲ |
۴ |
۴ |
این عدد را به همان ترتیب که نوشته شده درنظرگیرید: ۴۴۲۴۲۱ که بر ۷ بخش پذیر است :
۴۴۲۴۲۱ = ۷ × ۶۳۲۰۳
و شگفت آنکه این بخشپذیری برعدد ۶۳۲۰۳ نیز صادق است: ۶۳۲۰۳= ۷ × ۹۰۲۹
این معجزه ادامه دارد چراکه اگرحروف اسم (الله) رادرهرکلمه بخش قرآنی مذکور بشماریم هم تناسبی با عدد۷ خواهیم یافت :
وَ |
مَنْ |
أَصْدَقُ |
مِنَ |
اللّهِ |
قِیلاً |
۰ |
۰ |
۱ |
۰ |
۴ |
۲ |
عدد ۲۴۰۱۰۰ از مضارب ۷ می باشد: ۲۴۰۱۰۰ = ۷ × ۳۴۳۰۰
و شگفت آنکه ۳۴۳۰۰ هم مضرب ۷ می باشد: ۳۴۳۰۰ = ۷ × ۴۹۰۰
و شگفتآورتر آنکه ۴۹۰۰ هم چنین است: ۴۹۰۰ = ۷ × ۷۰۰
و عدد ۷۰۰ هم که اظهرمن الشمس است: ۷۰۰ = ۷ × ۱۰۰
أرقام مُحْکَمه
پس نظم عددی حروفوَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِیلاً ، که ۴۴۲۴۲۱ می باشد دو بار بر ۷ بخشپذیراست و عددی که مربوط به اسم جلاله (الله) است یعنی ۲۴۰۱۰۰ هم چهار بار بر ۷ بخشپذیراست. اگراین دو نتیجه را بنویسیم داریم:
۴۴۲۴۲۱ = ۷ × ۷ × ۹۰۲۹
۲۴۰۱۰۰ = ۷ × ۷ × ۷ × ۷ × ۱۰۰
حیرت آور است که اگر اعداد بخش ناپذیر نهایی را به ترتیبی که ملاحظه کردید بنویسیم عدد جدید یعنی ۱۰۰۹۰۲۹ هم مضرب ۷ می باشد: ۱۰۰۹۰۲۹ = ۷ × ۱۴۴۱۴۷
وسبحان الله که مجموع ارقام این عدد هم ازمضربهای هفت است : ۹ + ۲ + ۹ + ۱ = ۲۱ = ۷ × ۳
برای کامل شدن نظم معجزه آسای مذکور ملاحظه کنید که مجموع ارقام عدد بخش ناپذیر معادله مزبور هم ازمضربهای ۷ میباشد: ۷ + ۴ + ۱ + ۴ + ۴ + ۱ = ۲۱ = ۷ × ۳
ومعجزه ادامه دارد
باز اگر در سخن خدا (وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِیلاً) [النساء: ۴/۱۲۲]، نظرکنیم و حروف لفظ جلاله (الله) در آن بشماریم خواهیم داشت:
حرف الف |
حرف لام |
حرف هاء |
۳ |
۳ |
۱ |
عدد جدید نیز مضرب ۷ می باشد: ۱۳۳ = ۷ × ۱۹
و مجموع ارقام آن نیز برابر ۷ می باشد: ۳ + ۳ + ۱ = ۷
وسبحان الله! نصّی که از (الله) سخن می گوید، عدد حروفاسم (الله) درآن ۷ تاست ، وتکرار حروفاسم(الله) درآن از مضارب ۷ می باشد، و توزیع حروفاسم (الله) درآن نیز ازمضارب ۷ است آن هم ۴ بار به تعداد حروفچهارگانه اسم (الله)!! ونتیجه نهایی نیز ۱۰۰ می باشد یعنی که این نظم نشاندهنده آن است که قرآن صددرصد کلام الله است! اگر همراه لفظ جلاله و شگفتیهای عددی آن باشید شگفیتهای دیگری در قوله تعالى: (وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِیلاً)، خواهیم یافت و می پرسیم : اگر خداوند سبحان حروفاسم (الله) را در این نص کریم براساس نظم عددی مرتبط با عدد ۷ قرارداده است، آیا موقعیت خود این اسم کریم هم دراین نظم اینگونه است؟
موقعیت ممتاز اسم (الله)
اسم (الله) سبحانه وتعالى در این نص موقعیتی ممتاز و متناسب با عدد هفت دارد. یعنی عدد کلمات و حروفو حروف لفظ جلاله قبل و بعد این اسم متناسب هفت است:
وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ |
اللّهِ |
قِیلاً |
۴ |
۱ |
عدد کلمات قبل ازاسم (الله) ۴ وبعد از آن ۱ کلمه است واحده، که عدد ۱۴ را می نمایاند : ۱۴ = ۷ × ۲
و اگر حروف قبل و بعد لفظ جلاله را بشماریم داریم :
وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ |
اللّهِ |
قِیلاً |
۹ |
۴ |
عدد حروف قبل وبعد اسم (الله) یعنی ۴۹ نیز مضرب ۷ می باشد : ۴۹ = ۷ × ۷
و اگر این قاعده را درحروف لفظ جلاله (الف، لام وهاء) قبل و بعد از اسم (الله) بکار بندیم، داریم
اعجاز عدد ۴۰ در قرآن
عدد چهل یا اربعین، از موضوعاتی است که در قرآن و روایات از جایگاه ویژه ای برخوردار است و تاکنون کتابهای فراوانی درباره آن نوشته شده است. در قرآن کریم این واژه در چهار آیه و مرتبط با سه موضوع دیده میشود:
۱- در آیه ۱۵ سوره احقاف از چهل سالگی انسان یاد شده و این که خداوند به همه انسانها درباره نیکی به پدر و مادر سفارش کرده است؛ اما فقط نیکوکاران به این سفارش الهی عمل و به پدر و مادر خود نیکی میکنند و این نیکی را تا رسیدن به رشد کامل خود و رسیدن به چهل سالگی ادامه میدهند؛ آن گاه در چهل سالگی دعا میکنند و از خداوند توفیق میطلبند تا در برابر نعمتهایی که خود و پدر و مادرشان از آن برخوردار بودهاند، شکرگزار او باشند : ووصَّینَا الاِنسـنَ بِولِدَیهِ اِحسـنـًا حَمَلَتهُ اُمُّهُ کُرهـًا و وضَعَتهُ کُرهـًا و حَملُهُ وفِصــلُهُ ثَلـثونَ شَهرًا حَتّی اِذا بَلَغَ اَشُدَّهُ و بَلَغَ اَربَعینَ سَنَهً قالَ رَبِّ اَوزِعنی اَن اَشکُرَ نِعمَتَکَ الَّتی اَنعَمتَ عَلَیَّ و عَلی ولِدَیَّ و اَن اَعمَلَ صــلِحـًا تَرضـهُ و اَصلِح لی فی ذُرِّیَّتی اِنّی تُبتُ اِلَیکَ وانی مِنَ المُسلِمین.
۲- در آیه ۲۶ مائده از چهل سال ممنوعیت ورود بنی اسراییل به سرزمین مقدس و چهل سال سرگردانی آنها در قطعه ای از زمین خبر داده است:” قالَ فَاِنَّها مُحَرَّمَهٌ عَلَیهِم اَربَعینَ سَنَهً یَتیهونَ فِی الاَرضِ فَلاتَأسَ عَلَی القَومِ الفـسِقین “.این ممنوعیت پس از آن بود که موسی به قومش برای ورود به سرزمین مقدس فرمان داد؛ اما بنی اسراییل به این دلیل که در آنجا مردمی جبارند، ازاطاعت موسی سر باز زدند وگفتند: تا آنان از آن جا بیرون نروند، ما هرگز وارد آن شهر نمیشویم. در تورات نیز داستان سرگردانی بنی اسراییل ذکر شده است.
۳- آیه ۵۱ بقره نیز از میقات چهل شبه موسی خبر میدهد:” واِذ وعَدنا موسی اَربَعینَ لَیلَهً “ که در آیه ۱۴۲ اعراف به این صورت تفصیل داده شده است:” و واعَدنا موسی ثَلـثینَ لَیلَهً و اَتمَمنـها به عشر فَتَمَّ میقـتُ رَبِّهِ اَربَعینَ لَیلِهً “. مفسران برآنند که آن چهل شب در سی شب ذی القعده و دهه اول ذی الحجه بوده است؛ چنان که در روایاتی از امام صادق (علیه السلام) نیز بر این تعیین دلالت دارد؛ اما آلوسی بدون استناد به دلیلی، این احتمال را که میقات در سی روز ذی الحجه و دهه اول محرم بوده نیز نقل کرده است. میقات چهل روز و چهل شبه موسی در تورات آمده است.
اسلام خالص = قرآن
من به چیزهایی که قرآن در مورد آنها سخنی نگفته ایمان ندارم همچنین خود را پیرو هیچ مذهبی جز اسلام نمی دانم و نمیخواهم آن را با بر چسب مذهب (سنی.شیعه.سلفی.مکتبی.زیدی.جعفری و …) آلوده سازم.
از جمله اینکه من به احادیث ایمان ندارم زیرا آنها را ۱۶۰ سال پس از فوت پیامبر جمع آوری کردند بنابراین هیچ مدرکی مبنی بر صدق آنها وجود ندارد و بیشتر تفرقه ها از همین احادیثی که به پیامبر نسبت میدهند سرچشمه می گیرد.
در مورد انتظار و … هم نظرم همینگونه است زیرا در کل قرآن کلمه ای در مورد آنها وجود ندارد ولی با کمال تعجب اکنون عالمان شیعه آن را بزرگترین بخش اسلام معرفی می کنند
سوره ۶۸ آیات ۳۵ تا ۳۸ : پس آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد؟ شما را چه شده است؟ چگونه شما حکم می کنید؟ آیا کتاب دیگری دارید که در آن هر چه می خواهید میابید؟
سوره ۴۵ آیه ۶ : اینها آیات خداست که ما بر تو به حق تلاوت می کنیم. پس بعد از خدا و آیات روشن او دیگر به چه حدیثی ایمان می آورند؟
قرآن کتابی است که علاوه بر اینکه برنامهی کامل زندگی یک مسلمان را در بر دارد در مورد بسیاری از پدیدههای علمی که طی چند دههی اخیر کشف شدهاند به صراحت سخن گفته است. و این برای آن است که کسانی که در مورد الهی بودن آن شک دارند شکهایشان برطرف شود و یا ایمانشان قوی تر گردد
بی شک کسی که آنها را خوب بفهمد پی میبرد که قرآن از طرف عقل کل جهان هستی آمده است . و اگر فرد یا افرادی می خواهند با قرآن مبارزه کنند بهتر است تلاش کنند تا یک اشتباه کوچک علمی در قرآن بیابند و اگر نتوانستند و هرگز نخواهند توانست بیش از این تلاش نکنند چون آینده ی وحشتناکی خواهند داشت .
برخی از پدیده هایی که قرآن در موردشان سخن گفته است:
پیدایش جهان(فصلت/۱۱)- انبساط و گسترش عالم(ذاریات/۴۷) – مسطح نبودن زمین(رحمن/۱۷) – کوهها عامل استحکام پوسته ی زمین(نبأ/۷) – نیروی جازبه سیارات و ستارگان(رعد/۲) – نظریه ی ذوجیت(یس/۳۶) – تأثیر روانی رنگ سبز(رحمن/۷۶) و … .
نساء/۵۶ : به زودی کسانی را که به آیات ما کفر ورزیدهاند، در آتشی سوزان درآوریم که هر گاه پوستهایشان بسوزد و بریان گردد، پوستهای دیگری را برجایش نهیم تا عذاب را بچشند، آری خداوند توانا و حکیم است؛
این خاصیت بدن که اعصاب حسی مستقیماً در زیر پوست انسان قرار دارند به نحوی که اگر پوست انسان بسوزد، دیگر احساس درد هم تماماً از بین میرود چندین سال پیش کشف گردید پس چطور از یک انسان درس نخوانده انتظار میرود که نکته ی پزشکی بسیار مهمی بگوید که ۱۴۰۰ سال پس از او کشف می گردد؟ این آیه استمرار عذاب دوزخیان را بیان می کند و اگر پیامبر خود آن را می گفت بایستی برای آنکه تأثیر سخن بیشتر شود به نفوذ آتش در گوشت ها و استخوان اشاره می کرد ولی اگر چنین می بود در قرآن اشکال علمی پیدا می شد و آن زمان از طرف خدا نبود.
راز عدد چهل
مفسران در ذیل هر یک از آیات پیشین درصدد بر آمدهاند رازی متناسب با موضوع را برای عدد چهل بیان کنند. در آیه ۱۵ احقاف از کمال رشد انسان و چهل سالگی وی یاد شده است. بیشتر مفسران، کمال رشد را در ۳۳ سالگی میدانند؛ ولی برخی آن را در همان چهل سالگی دانستهاند.
این روایات همه از این حقیقت خبر میدهد که شخصیت انسان تا چهل سالگی شکل گرفته، و از آن پس، تحولات درونی در او سختتر میشود؛ البته در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) نیز آمده که خداوند افراد چهل ساله را گرامی میدارد . این روایت شاید دستوری اخلاقی برای رعایت احترام اشخاصی باشد که دارای عمری چهل سال و بیشتر از آن هستند
بنابه روایتی از امام صادق (علیه السلام) انسان در ۳۳ سالگی به رشد کامل جسمانی خود میرسد و این رشد تا چهل سالگی ثابت است و از آن پس، بدن رو به کاستی میرود.
در هر صورت برخی، سر تأکید آیه بر چهل سالگی را این دانستهاند که از یک سو معمولاً عقل انسان در این سن کامل میشود و در همین زمان حجت خداوند بر او تمام شده، جهالت جوانی از وی فاصله گرفته، حق واجب خداوند را در نیکی به پدر و مادر میشناسد و از سوی دیگر در چهل سالگی صفات اخلاقی در وی قوی شده، از آن پس به آسانی از او جدا نمیشود.
سلام کتابی تحت عنوان شگفتیهای ریاضی در قران نوشته ام بنظرم کشف بی سابقه ای است قران مخرج مشترک عدد ۹ بوده نه ۱۹ ادرس مرحمت فرمائید تا تقدیم شود
ممنون