نوروز بزرگترین جشن ملى ایرانیان سابقه اى هزاران ساله دارد. از گذشته هاى دور آریایى هاى ساکن در فلات ایران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ویژه و توأم با سرور و شادمانى اختصاص مى دادند.
فلسفه سفره هفت سین
در آیینهاى باستانى ایران براى هر جشن «خوانی یا سفره ای » گسترده مىشد که داراى انواع خوراکىها بود. سفره نوروزى «هفت سین» نام داشت و مىبایست از بقیه سفره ها رنگین تر باشد.
سفره هفت سین مــعــمـولاً چـندســاعــت مانــده به زمان تـــحویل ســـــال نو آمـــاده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمین چیده مى شد. همچنین میزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش کردن خوراکىها در کنار سفره گماشته مىشد. سفره هفت سین نوروزی برپایه عدد مقدس هفت بنا شده بود.
در بسیارى از منابع تاریخى آمده است که «سفره هفت سین» نخست «سفره هفت شین» بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است.
شمع، شراب ، شیرینى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، اجزاى تشکیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخى دیگر به وجود «هفت چین» در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند. سخنران جامعه زرتشتى در این باره مى گوید: «در زمان هخامنشیان در نوروز به روى هفت ظرف چینى غذا مىگذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنى مى گفتند.
بعدها در زمان ساسانیان هفت شین رسم متداول مردم ایران شد و شمشاد در کنار بقیه شین هاى نوروزى، به نشانه سبزى و جاودانگى برسر سفره قرارگرفت. بعد از سقوط ساسانیان وقتى که مردم ایران اسلام را پذیرفتند، سعى کردند که سنتها و آیینهاى باستانى خود را هم حفظ کنند.
به همین دلیل، چون در دین اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را که »سرکه» مى شد انتخاب کردند و اینگونه شین به سین تغییر پیداکرد.»
امروزه سفره هفت سین را روی زمین یا روی میز پهن می کنند و هنگام تحویل سال نو اعضای خانواده دور سفره هفت سین جمع می شوند و برای داشتن سالی پر از شادی و خیرو برکت دعا میکنند.
بعضی سفره هفت سین را در مدت سیزده روز نوروز نگه میدارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه ی سفره هفت سین را به آب میدهند.
هفت جزء سفره هفت سین:
سمنو: نماد زایش و بارورى گیاهان است و از جوانه هاى تازه رسیده گندم تهیه مى شود.
سیب: هم نماد مهر و مهرورزی.
سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولدو زایندگى. عده اى عقیده دارند که بوى برگ و شکوفه درخت سنجد محرک عشق است!
سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پیوند او با طبیعت است.
درگذشته سبزه ها را به تعداد هفت یا دوازده که شمار مقدس برج هاست در قاب هاى گرانبها سبز مى کردند. در دوران باستان درکاخ پادشاهان ۲۰ روز پیش ازنوروز دوازده ستون را از خشت خام برمى آوردند و بر هریک از آنها یکى از غلات را مى کاشتند و خوب روییدن هریک را به فال نیک مى گرفتند و برآن بودند که آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردین آنها را مى چیدند و به نشانه برکت و بارورى در تالارها پخش مى کردند.
سماق و سیر :نماد چاشنى و محرک شادى در زندگى به شمار مى روند. اما غیر از این گیاهان و میوه هاى سفره نشین، خوان نوروزى اجزاى دیگرى هم داشته است: دراین میان « تخم مرغ» نماد زایش و آفرینش است و نشانه اى از نطفه و نژاد. «آینه» نماد روشنایى است و حتماً باید در بالاى سفره جاى بگیرد. «آب و ماهى» نشانه برکت در زندگى هستند. ماهى به عنوان نشانه اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود.
سکه: که نمادى از خیر و برکت و درآمد است.
شاخه هاى سرو، دانه هاى انار، گل بیدمشک، شیر نارنج، نان و پنیر، شمعدان و… را هم مى توان جزو اجزاى دیگر سفره هفت سین دانست.
«کتاب مقدس» هم یکى از پایه هاى اصلى سفره هفت سین است و براساس آن هرخانواده اى به تناسب مذهب خود، کتاب مقدسى را که قبول دارد بر سفره مى گذارد.
چنانچه مسلمانان قرآن، زرتشتیان اوستا و کلیمیان تورات را بر بالاى سفرههایشان جاى مىدهند.
بر سر سفره هفت سین زرتشتیان درکنار اسپند و سنجد، « آویشن» هم دیده مى شود که به گفته موبد فیروزگرى خاصیت ضدعفونى کننده و دارویى دارد و به نیت سلامتى و بیشتر به حالت تبریک بر سر سفره هفت سین گذاشته مى شود.
هفتسین سفرهای است که ایرانیان هنگام نوروز میآرایند. این سفره ممکن است روی زمین یا روی میز گذاشته شود. اعضای خانواده معمولاً لحظهٔ تحویل سال را در کنار سفرهٔ هفتسین میگذرانند. بعضی سفره را در مدت سیزده روز نوروز نگه میدارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه را به آب میدهند.
سفرهٔ هفتسین منحصر به نوروز نیست و بعضی این سفره یا مشابهش را برای مراسم ازدواج یا شب چله تهیه میکنند.
به گفتهٔ دانشنامهٔ ایرانیکا، ملتهای دیگری که با ایرانیان فرهنگ و سنتهای مشترک دارند (مانند افغانان، تاجیکان، و ارمنیان) این سفره را حاضر نمیکنند و این سفره حتی بین کردها و زرتشتیان (که هر دو معمولاً از حافظان سنتهای باستانی ایرانی بودهاند) نیز معمول نبوده است، هر چند اخیراً سفرهٔ هفتسین در میان زرتشتیان شهرنشین معمول شده است.
پیشینه
سفره هفت سین
بنا بر اطلاعات دانشنامهٔ ایرانیکا تاریخچهٔ این رسم مبهم است و «هفت سین» احتمالاً رسم کهنی نیست. در یک دوبیتی که به طور واضحی معاصر است ریشه این سنت را از زمان کیانیان و در اصل به صورت هفت شین بیان میکند («روز نوروز در زمان کیان/مینهادند مردم ایران/شهد و شیر و شراب و شکر ناب/شمع و شمشاد و شایه اندر خوان»). ایدهٔ «هفت شین» توسط بعضی ایرانیان پشتیبانی میشود که از جمله میگویند شراب به دلیل باورهای اسلامیتر، جایش را به سرکه داده است و هفت شین به هفت سین تبدیل شده است. این نظریه به دلیل این که نام اجزا را به عربی میآورد و از اجزای ویژهای چون سمنو نام نمیبرد رد شده است. در بعضی ریشهیابیهای دیگر، هفت سین را به هفت «سینی» ربط دادهاند، یا اصلش را «هفت میم» دانستهاند، یا آن را از ریشهٔ «هفتچین» به معنی هفت چیدنی نامیدهاند که این ریشه یابی نیز از سوی محققین جدی گرفته نمیشود.
ولی جدا از یک مورد اشارهٔ مبهم و مشکوک به این سفره در منبعی منتسب به دورهٔ صفوی، از هفتسین حتی در نوشتههای مورخین و سیاحان قرن نوزدهم میلادی هم اثر چندانی نیست. تنها هاینریش بروگش که در ۱۸۶۰ میلادی از تهران بازدید کرده است، مینویسد که ایرانیان برای نوروز گلهایی میکاشتند که نامشان با سین آغاز میشده است.
اما از طرف دیگر، اگر عناصر دیگر سفره را هم در نظر بگیریم، میتوان آسانتر سفرهٔ نوروزی را (منهای «هفت»ش و «سین»ش) به سنتها و باورهای ایرانی متصل کرد. امشاسپندان و نمادهایشان در این سفره حضور دارند (شیر به نشانهٔ وهومن، سپند و بیدمشک به نشانهٔ سپندارمذ، ظرف آب و سمنو به نشانهٔ آناهیتا، و …). مثلاً سمنو را که تقویت کنندهٔ قوای جنسی شمرده میشده تنها به این دلیل نباید نشانهٔ آناهیتا دانست، بلکه میتوان به این نکات نیز توجه کرد که در مراسم آیینی تهیهٔ سمنوی نوروزی، فقط زنان باید حضور داشته باشند و مردان راهی به آن ندارند. یا این که در تغییرات جدیدتر آیین سمنوپزان، سمنو به فاطمهٔ زهرا تقدیم میشود که نه تنها جایگزین ایزدبانوهای زن در آیینهای شیعی است، بلکه حتی در نام («زهرا») به سیارهٔ ناهید که نماد دیگری از آناهیتاست اشاره دارد.
دیگر این که در آیین نوروزی ساسانیان، عدد «هفت» اهمیت داشته است. مثلاً در کتاب المحاسن و الاضداد (به عربی، منسوب به جاحظ)، آمده است که ساسانیان در نوروز هفت دانه را بر هفت ستون میکاشتند یا نانی میپختند از هفت غلهٔ مختلف. ولی «هفت سین» را پدیدهٔ پیوستهای بازمانده از دوران پیش از اسلام دانستن، در حالی که اشارهای به آن در دوران اسلامی (چه در میان فارسها و مسلمانان و چه در میان کردها و زرتشتیان) تا قرن بیستم میلادی باقی نیست، ادعایی بیمدرک است.
در مجموع، هر چند عناصر سفرهٔ نوروزی باستانی و معنادار هستند و ریشه در سنتهای ایرانی دارند، مشخصاً ایدهٔ «هفت» جزء آغازشونده با «سین» جدید است و احتمالاً در قرن بیستم میلادی به کمک رسانههای جمعی پا گرفته و فراگیر شده است.
سفره هفت سین از جلوههای اصیل نوروز خصوصاً در میان خانوادههای ایرانی است. در گذشته بر حاشیه سفره قلمکار ایرانی با قلم خوانا شعری با مضمون زیر نوشته میشد:
ادیم زمین سفره عام اوست بر خوان یغما چه دشمن چه دوست
به این معنی که نعمتها برای دوست و دشمن گسترده است.
سینها
در سفرهٔ هفت سین معمولاً هفت جزء یا بیشتر که با حرف سین آغاز میشوند قرار میگیرد که معمولاً از مجموعهٔ زیر انتخاب میشوند: سیر، سیب، سبزه، سنجد، سرکه، سمنو، سماق، سنبل، سکه، سپند، سپستان، سوهان، سوسن، سرمه، سنگک، سبزی، سیاهدانه. از این سینها (و نیز اجزاء دیگر این سفره) معمولاً به نماد مفاهیمی چون نوزایی، باروری، فراوانی، ثروت، و مانند آنها یاد میشود. بعضی نیز این اجزاء را به خدایان ایران باستان، بالاخص آناهیتا و سپندارمذ، ایزدبانوهای آب و خاک، نسبت میدهند.
سبزه از اجزای اصلی سفره شمرده میشود و معمولاً از گندم، یونجه، یا عدسِ سبزشده است که ممکن است بر کوزه سبز کنند. از دیگر اجزای خاصتر این سفره میتوان از سمنو و سنبل نام برد که در مواقع دیگر سال کمتر حضور دارند.
سایر اجزاء
مرسوم است اجزاء دیگری هم در سفره چیده میشود. این اجزا ممکن است برای زینت یا کامل کردن مجموعه باشند. از جملهٔ این اجزاء میتوان از آینه، کتاب (قرآن، کتاب مقدس یا مجموعهٔ اشعار از قبیل دیوان حافظ و شاهنامهٔ فردوسی)، شمعدان (در بعضی سنتها تعداد شمعها به تعداد فرزندان خانواده است)، تخم مرغ رنگی، میوه، گل، شیرینی، آجیل، نان، شیر، ماست، پنیر، گلاب، عسل، شکر، تنگ یا کاسهٔ آب (معمولاً حاوی برگ یا ماهی یا انار یا ترنج یا سایر مرکبات)، بیدمشک، بادبزن و سبزی خوردن نام برد.
آینه و کتاب در کنار آن هم از اجزائی است که در بسیاری از سفرههای هفت سینی چیده میشود. برخی بر این باورند که سکه که نماد «دارایی» وآب که نماد «پاکی و روشنایی» است بهتر است در کنار هم قرار گیرند و سکه را درون ظرفی از آب سر سفره میگذارند. یا به امید ازدیاد ثروت، سکه را بر آینه میگذارند.