زنان، این عناصر عفاف و نجابت، نه تنها در پیروزی انقلاب اسلامی سهم بزرگی ایفا کردند،بلکه در تثبیت نظام جمهوری اسلامی و تداوم انقلاب اسلامی حرف نخست را زدند و با حضور در صحنه انقلاب اسلامی، توطئههای دشمنان را در عرصههای گوناگون فرهنگی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی ،سیاسی و… نقش بر آب ساختند.
در این مقاله تلاش شده است با بهرهگیری از سخنان گهربار معمار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، نقش و سهم بزرگ زنان در پیروزی انقلاب به تصویر کشیده شود و تلاش و منزلت این بزرگواران عیان گردد.
چهار عنوان «تحول فکری و روحی زنان»، «حضور زنان در صحنه انقلاب اسلامی»، «انگیزه حضور زنان در انقلاب اسلامی» و «ویژگی زنان انقلابی» محورهای اصلی این تصویر میباشد.
۱ـ تحول فکری و روحی زنان
هنر انقلاب اسلامی این بود که زنان جامعه ما را متحول ساخت و در مسیر اسلام و ارزش های الهی هدایت کرد و از بی هویتی و بی بند و باری و ابتذال که سوغات غرب بود، به سوی عزت خواهی، عفاف، درک شخصیت و کمال جویی و تحول فکری و روحی هدایت کرد و از دون مایگی به اوج انسانیت ارتقا بخشید.
زنان مسلمان در انقلاب اسلامی شخصیت و هویت خویش را یافتند و به مقام و منزلت والای خویش پی بردند و بینش سیاسی، فرهنگی و اجتماعی پیدا کردند. این تحول فکری و روحی بزرگی که نصیب زنان شد، موهبت الهی بود که امام خمینی (ره) بارها از آن به بزرگی یاد کرده و آن را افتخار بزرگ ملت ایران دانستند:
«من در جامعه زن ها یک جور تحول عجیبی میبینم که بیشتر از تحولی است که در مردها پیدا شده (است).»
«خانم هایی که در قبل وضعشان یک نحو دیگری بود، و رژیم آنها را به یک مسایل دیگری مشغول کرده بود، متحول شدند به کسانی که در مقابل رژیم ایستادند.»
«نهضت اسلامی به برکت اسلام چنان تحولی در نفوس زن و مرد به وجود آورده که ره صد ساله را یک شبه طی نموده است.»
«این یک تحولی بود که بشر نمیتوانست این تحول را درست کند. این تحول الهی بود.»
«این تحول که در ایران پیدا شد، تحول همه جانبه بود»؛ یعنی زنان در تمام زمینههای روحی، فکری، اخلاقی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و انگیزهها و اهداف، الهی شده بودند و میخواستند در صبغه اسلام قرار گیرند و در مسیر حرکت زهرا (س) و زینب کبرا (س) قدم بردارند.
الف ـ تحول فرهنگی
در تهاجم فرهنگی غرب، زنان را در مسلخ «فروش کالا» و «فساد و فحشا» قربانی کرده و این مرکز عطوفت و فضیلت را به گرداب ابتذال کشانده بودند. در طول پنجاه سال سیاه حاکمیت خاندان فاسد پهلوی، زنان مسلمان زیر فشار و یورش فرهنگی استعمار و استکبار دست و پا میزدند. رضا خان این مهره استعماری و استبدادی، خشنترین شیوه را در اشاعه فرهنگ مبتذل غرب، در قالب کشف حجاب به کار برد.
اسلام و انقلاب آمد و زنان را از این منجلاب فرهنگی نجات داد و آنان را به اخلاق اسلامی و حجاب و عفاف و فضیلت ها آراسته ساخت:
«این اسلام که در ایران زنده شد، آن خدمتی را که به بانوان کرده است و خواهد کرد، ارزشش به اندازهای است که نمیتوانیم ما توصیف کنیم. اگر نبود این انقلاب و نبود این تغییر و تحولی که در ایران واقع شده بود، بعد از چند سال دیگر اثری از اخلاق اسلامی در ایران نبود.»
«اینجانب به زنان پر افتخار ایران، مباهات میکنم که تحولی آن چنان در آنان پیدا شد که نقش شیطانی بیش از ۵۰ سال کوشش نقاشان خارجی و وابستگان بی شرافت آنان، از شعرای هرزه گرفته تا نویسندگان و دستگاه های تبلیغاتی مزدور را نقش بر آب نمودند و اثبات کردند که زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهی نشده و با این توطئههای شوم غرب و غرب زدگان آسیب نخواهد پذیرفت.»
«به جز مشتی زنان مرّفه طاغوتی و وابستگان ساواکی و سرسپردگان آنان، دیگر قشرهای میلیونی زنان متعهد که اساس ملت مسلمانند، در دام فریب دلباختگان به غرب نیفتاده و با عمل خود در طول پنجاه سال سیاه، با روی سفید نزد خدا و خلق شجاعانه مقاومت نمودند.»
بنیانگذار انقلاب اسلامی خطاب به روشنفکران مرتجع و دلباختگان بی بند و باری و ولنگاری غرب فرمود:
«آیا زن ها در ایران دیگر کنار رفتند به کلی، یا همدوش مردها در کارهای سازنده داخلند؟ شما میخواهید که زن های اینجا هم بی بند و بار باشند، هر جور میخواهند باشند؟ این برخلاف آن تحولی است که در خود زن ها پیدا شده است.»
ب ـ میل به مبارزه با طاغوت
رها ساختن زندگی آرام و بیدرد سر و روی آوردن به زندگی پرمخاطره و مبارزه با طاغوت یکی از تحولاتی بود که خداوند در وجود زن ها به وجود آورد. آن ترس و وحشتی که از طاغوت داشتند، از میان رفت و شجاعت و شهامت جای آن نشست. زنان مسلمان از چکمه پوشان و سرنیزههای گارد شاهنشاهی واهمهای به دل راه نمیدادند و از زخمی و کشته شدن نمیهراسیدند. امام راحل این گونه تحول را بیان میکنند:
«(خداوند) قلب ها را از آن وحشت بیرون آورد، از آن وحشتی که این رژیم ها همه داشتند، از آن وحشت بیرون آورد و به جای آن، تصمیم و شجاعت به ایشان داد. به طوری که زن ها، بچهها و مردها، همه به مبارزه برخاستند. کی سابقه داشت که زن در مبارزه بیاید مقابل توپ و تانک بایستد؟ این یک تحول روحی بود که خدای تبارک و تعالی در این ملت تحول را ایجاد فرمود.»
ج ـ تحول سیاسی
بانوان به برکت انقلاب اسلامی و هدایت های پیامبر گونه امام خمینی (ره)، چنان از بینش سیاسی برخوردار شدند که دشمنان اسلام و انقلاب از گمراه ساختن آنان ناامید و درمانده شدند. زنان با شناختی که از ماهیت و ترفندهای دشمنان اسلام پیدا کردند گام در میدان مبارزه و سیاست نهادند و خصم دون را از صحنه بیرون راندند.
امام خمینی (ره) در دیدار زنان مناطق ساحلی جنوب ایران با اشاره به این تحول بزرگ سیاسی میفرماید:
«در اینکه میبینم گوینده شما بانوان ساحلی، مسائلی را که مطرح میکند، مسایل روز است، مسایل اجتماعی روز است، همان طور که بانوان دیگر در مراکز و در سایر جاهای ایران مسایلی را که مطرح میکنند، مسایل روز و مسایل سیاسی و اجتماعی است، که این تحول به برکت این نهضت اسلامی پیدا شده، من امیدوارم که این تحول باقی بماند.»
د ـ تحول اجتماعی
زنان در انقلاب اسلامی، شیفته کمک رسانی به محرومان و مستضعفان بودند و به شوق یاری رساندن به کشاورزان و قشر محروم جامعه و شرکت در جهاد سازندگی سر از پا نمیشناختند. حضرت امام خمینی (ره) فرمود:
«در این جهاد سازندگی که گاهی وقت ها میبینم خانم ها رفتند و مشغول شدند، خوب، البته از خانم ها ساخته نیست که مثل یک رعیتی، مثل اشخاصی که ورزیدهاند، در امور کار کنند، لکن همان رفتنشان در بین آن رعایا و بین کشاورزان، همان رفتن و اشتغال پیدا کردن، به همان مقداری که میتوانند، این باعث میشود که قدرت آنها چند مقابل بشود. وقتی آنها ببینند که از شهرها خانم های محصل، خانم های محترم آمدند و در دهات مشغول کمک هستند به برادرهای خودشان، قدرت آنها چند مقابل میشود و این یک عمل بسیار ارزشمند است ولو عمل خودش به حسب حجمش کوچک باشد، لکن حجم معنوی خیلی زیاد است.»
۲ـ حضور زنان در انقلاب اسلامی
حضور پر شور در انقلاب اسلامی از افتخارات بزرگ زنان مسلمان ایران است. آنان در همان روزهای نخستین انقلاب وارد میدان مبارزه شدند و با جهاد خود قدم به قدم، انقلاب اسلامی را یاری کردند. زنان با عزمی استوار علیه طاغوت و استکبار جهانی به صحنه مبارزه آمدند و دین خود را نسبت به اسلام و انقلاب به خوبی ادا کردند.
امام خمینی (ره) خطاب به بانوان فرموند:
«شما خواهران در این نهضت سهم به سزایی داشتهاید.»
«شما سهم بزرگی در نهضت اسلامی ما دارید. شما در آتیه برای مملکت ما پشتوانه هستید.»
آن حضرت به این حضور میبالد و افتخار میکند و میفرماید: «ما باید امروز که روز زن است… به زنان خویش افتخار نماییم. چه افتخاری بالاتر از اینکه زنان بزرگوار ما در مقابل رژیم ستمکار سابق و پس از سرکوبی آن، در مقابل ابرقدرت ها و وابستگان آنان، در صف اول، ایستادگی و مقاومتی از خود نشان دادند که در هیچ عصری چنین مقاومتی و چنین شجاعتی از مردان ثبت نشده است.»
الف ـ پیشگام در انقلاب اسلامی
زنان در انقلاب اسلامی، پیشگام و جلودار نهضت بودند و پیشاپیش مردها در صف تظاهرات خیابانی علیه نظام طاغوت حرکت میکردند. زنان مسلمان در تمامی نهضت ها و حرکت های اسلامی پیش قدم بودند:
«در مسأله تنباکو پیش قدم بودند. در مسأله مشروطیت پیش قدم بودهاند و بحمدالله زن ها در این جمهوری اسلامی چنان که در همه مسائلی که عمومی پیش آمده است، برای ایران پیش قدم بودهاند.» «در مملکت ما این طور شد که بانوان همدوش، بلکه جلوتر از مردها از خانهها بیرون آمدند و در این راه اسلامی زحمت کشیدند و رنج دیدند، جوان دادند، شوهر دادند، برادر دادند، معذلک رنج کشیدند، عمل کردند، پشتیبانی از اسلام کردند و مردها هم به تبع زن ها این کار را کردند.»
«زن های محترم متعهد ایران پیشاپیش مردان به میدان رفتند و سد عظیم شاهنشاهی را در هم شکستند و ما و همه مرهون قیام و اقدام آنان هستیم.»
ب ـ نقش هدایتگری و تشویق مردها
زن ها در انقلاب اسلامی نقش هدایتگری داشتند و با حضور خویش در صف مقدم تظاهرات، انگیزه قیام و حضور در تظاهرات و مقابله با طاغوت را در مردها و جوان ها به وجود آوردند.
احساس برانگیز بودند و الهام بخش، مردان را تشویق کردند و به جوان ها جرأت و شجاعت بخشیدند: «ما نهضت خودمان را مدیون زن ها میدانیم. مردها به تبع زن ها در خیابان ها میریختند، تشویق میکردند زن ها مردان را. خودشان در صف های جلو بودند.»
«بانوان عزیز ما اسباب این شدند که مردها هم جرأت و شجاعت پیدا کنند. ما مرهون زحمات شما خانم ها هستیم.»
به واسطه حضور زنان در صحنه، غیرت مردانگی و احساسات در مردان برانگیخته میشود و همین موجب میشود سستی و ترس را کنار بگذارند و با شجاعت قدم در میدان بگذارند. امام فرمودند:
«در مردها یک حسی است که اگر ببینند زن ها بیرون آمده از خانهها برای یک مقصدی، اگر قوهشان یکی باشد، ده تا میشود.»
ج ـ ایثار جان و فرزند
بچههای خردسال در آغوش مادران، با اسلحه دژخیمان شاه پرپر میشدند و جوانان در پیش رویشان بر زمین میافتادند و خون سرخ شهیدانشان سنگ فرش های خیابان را رنگین میساخت، اما آنان چون زینب کبری (س) تن به رضای خدا داده و پر صلابت و استوار در مقابل ستمگران میایستادند و با ایثار جان و فرزند و صبر در مصیبت ها، احساس رضایت در انجام وظایف خویش داشتند.
امام راحل ایثارگری های این قشر از جامعه را این چنین بیان میدارند:
«شما در چه تاریخی چنین دیدهاید؟ امروز زن های شیردل طفل خود را در آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک دژخیمان رژیم میروند. در کدام تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است؟»
«در تظاهرات خیابانی، زنان ما بچههای خردسال خود را به سینه فشرده، بدون ترس از تانک و توپ و مسلسل به میدان مبارزه آمدهاند.»
د ـ ایثار مال
زنان در ایثار جان و فرزند در انقلاب پیشقدم بودند. در ایثار مال هم بر مردان سبقت جسته بودند. آنان آنچه ذخیره داشتند و با قناعت جمع کرده بودند، در طبق اخلاص گذاشته، تقدیم مستضعفان و محرومان کردند.
امام چه زیبا زنان مؤمن و عفیف را در ایثار مال معرفی میکند:
«زنان ایران، هم مجاهدات انسانی عظیم کردهاند و هم مجاهدات مالی. این طبقه محترم زن ها که در جنوب تهران و در شهر قم و در سایر شهرها هستند، همین خانم های محجبه، همین ها که مظهر عفاف هستند، در نهضت پیشقدم بودند و در ایثار مال هم پیشقدم. ایثار کردند جواهرات و طلاهایی که دارند. برای مستضعفین دادند. عمده در این امور آن قصد پاک است.»
«خداوند شما مؤمنات را حفظ کند که در نهضت اسلامی حَظّ کافی داشتید و الان هم برای مستمندان کمک کردید و کمک های شما بسیار با ارزش است. کمک های بانوان ارزشش چند برابر کمک های مردان است. خداوند شما را حفظ کند.»
«اینها طلاهای خود را که ذخیره ۵۰ سال، ۲۰ سال ،۳۰ سالشان بود، آمدند برای مستمندان دادند.»
ه ـ پشتوانه انقلاب و اسلام
بنیانگذار انقلاب اسلامی بارها این مسأله را بیان داشته و از زنان به عنوان پشتوانه انقلاب و اسلام یاد کردند:
«ملتی که بانوانش در صف مقدم برای پیشبرد مقاصد اسلامی هست، آسیب نخواهد دید.»
«شما در آتیه برای مملکت ما پشتوانه هستید. من امیدوارم که باز شما در صف مقدم باشید و این نهضت را به آخر برسانید که حکومت اسلامی ان شاءالله تأسیس بشود و تمام اقشار ملت، تمام مستضعفین به حقوق حقه خودشان برسند. خداوند شماها را حفظ کند و برای اسلام و مسلمین نگهدارد.»
۳ـ انگیزه حضور زنان در انقلاب اسلامی
زنان و مردان مسلمان در ایران با انگیزه الهی انقلاب کردند. آنان خواستار حکومت اسلامی و احیای اسلام ناب محمدی (ص) و زنده شدن نام قرآن و ائمه اطهار (ع) بودند. از این رو با نام فاطمه زهرا (س) و زینب کبری و امام حسین (ع) به خیابان ها میریختند و تظاهرات راه میانداختند.
الف ـ عشق به اسلام و قرآن
کسی زنان مسلمان را مجبور نکرده بود کودکانشان را در آغوش گرفته، در مقابل توپ و تانک و مسلسل های رژیم طاغوت بایستند. آنان به خاطر مقام و قدرت و ریاست، خود و فرزندانشان را در معرض خطر قرار ندادند، بلکه عشق به اسلام و قرآن و پیشوایان معصوم بود که آنان را به صحنه کشاند. عشق به فاطمه زهرا (س) و زینب کبری بود که زنان مسلمان ما را انقلابی کرد. امام راحل انگیزه زنان مسلمان را عشق به اسلام و قرآن بیان داشته است:
«ملت ما عاشق اسلام بود که در همه اطراف، با دست تهی سینههای خودشان را سپر کردند، جوان های خودشان را بردند در میدان، زن ها و مردها رفتند و مبارزه کردند و پیروز شدند.»
«خانم ها برای اینکه یک چیزی مثلا دستشان بیاید یا فرض کنید که صاحب منصب بشوند، نمیآیند بیرون، خودشان و بچههایشان را به کشتن بدهند. این اسلام و قرآن است که خانم ها را آورده است بیرون و همدوش مردها بل جلوتر از مردها وارد در صحنه سیاست کرد.»
«این قدرت ایمان است که شماها را به خیابان ها کشید و بانوان را به خیابان ها، و ارزش عمل همین است.»
ب ـ استقلال ،آزادی ،جمهوری اسلامی
شعار زنان ما در انقلاب اسلامی سه کلمه بود: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. آنان خواستار استقلال بودند و میخواستند زیر سلطه هیچ کشور و قدرتی نباشند و میخواستند آزاد باشند؛ یعنی در سایه اسلام زیست کنند؛ بنده خدا باشند و عبد و ذلیل دیگران نباشند. جمهوری اسلامی یعنی حکومتی بر اساس اسلام ناب محمدی (ص)؛ میخواستند که ارکانش را توحید و عدل الهی تشکیل داده باشد و ولایت خدا و پیامبر بر آن حاکم گردد.
امام امت فرمودند:
«زن و مرد زحمت کشید، به خیابان ها ریخت، جورها کشید، خون ها داد که اسلام را زنده نگه دارد، برای اسلام خون داد، برای شهادت داوطلب شد،… آنکه به او رأی داد ملت ما، جمهوری اسلامی بود، اسلام مورد نظر بود.»
«آنکه از سرتاسر کشور فریادش در خیابان و در کوچهها و در مدارس و در همه جا بلند بود، این بود که استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. این سه کلمه سر زبان همه بود.»
ج ـ الگوپذیری از حضرت زهرا (س) و زینب کبری (س)
زنان مسلمان ایران با اقتدار و الگوپذیری از حضرت فاطمه زهرا (س) و دخت بزرگوارش زینب کبری (س) وارد نهضت شدند و در مقابل طاغوت ایستادند و از اسلام و قرآن دفاع کردند. بنیانگذار انقلاب اسلامی فرمودند:
«فردا روز زن است… روز زنی است که دخترش، حضرت زینب (س) در مقابل حکومت های جبار ایستاد و آن خطبه را خواند… زنی که در مقابل یک جباری ایستاد که اگر نفس مردها میکشیدند، همه را میکشتند و نترسید و ایستاد و محکوم کرد حکومت را، یزید را محکوم کرد… زن یک همچو مقامی باید داشته باشد.»
«زن های عصر ما بحمدالله شبیه به همان ها (فاطمه زهرا (س) و زینب کبری (س)) هستند. ایستادند در مقابل جبار با مشت گره کرده، بچهها در آغوششان و به نهضت کمک کردند.»
«ما مکرر دیدیم که زنان بزرگواری زینب گونه (علیها سلام الله) فریاد میزنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر و میدانند آنچه به دست آوردهاند، بالاتر از جنات نعیم است، چه برسد به متاع ناچیز دنیا.»
۴ـ ویژگی زنان انقلابی
زنان مسلمان و انقلابی که با جهاد در راه خدا، سلطنت ۲۵۰۰ ساله طاغوت را سرنگون کردند و تاریخ را دگرگون ساختند، از منظر حضرت امام خمینی (ره) دارای این خصایل ارزنده بودند:
الف ـ شیر دل و شجاع
«ما همگی مرهون شجاعت های شما زنان شیردل هستیم.»
«مادران شجاعِ فرزندان اسلام خاطره جانبازی و رشادت زنان قهرمان را در طول تاریخ زنده کردند. در چه تاریخی این چنین زنانی را سراغ دارید، در چه کشوری؟»
ب ـ مظهر حجب و عفاف
زنان انقلابی کسانی بودند که با حجابی کوبنده و عفتی زیبنده وارد صحنه مبارزه شدند و همین برای دشمنان انقلاب اسلامی بیش از هر چیز شکننده و کوبنده بود:
«همین ها که مظهر عفاف هستند، در نهضت پیشقدم بودند.»
ج ـ مظهر خلوص
زنان مسلمان در انقلاب اسلامی بیش از مردان اخلاص داشتند. از این رو ارزش اعمال آنان نیز بیشتر بود:
«خواهرهای ما که در عصر نهضت شرکت داشتند، ارزش اعمال آنان بیشتر بود از ارزش اعمال مردها. آنها با پرده عفاف با مردان همصدا شدند و پیروزی را تحصیل کردند و حالا هم با قصد خالص آنچه که در ایام عمر تهیه کردند، برای مستمندان دادند. این ارزش دارد، متمکنین اگر میلیون ها بدهند، به قدر ارزش این نیست.»
د ـ از طبقات محروم و جنوب شهرها
زنان انقلابی از طبقات محروم و مستضعف و به اصطلاح جنوب شهری بودند:
«این زن های اطراف شهر قم و زن های جنوب تهران و زن های جنوب همه شهرستان ها (جنوب به معنای اینکه شما (غربزدهها) میگویید اینها از طبقه پایین هستند) اینها حقوق بشر را میدانند و عمل میکنند… شماها چه کردهاید؟»
«همین زن های محترم و مردهای عزیز محترم بودند که از طبقه محروم در آن رژیم بودند، اینها بودند که توانستند این قدرت شیطانی را بشکنند و این سد را خرد کنند و اینها هستند که از این به بعد باز تکلیف دارند.»
هـ ـ تربیت شده اسلام
«آنها که قیام کردهاند، همین زن های محجوبه جنوب شهر قم و سایر بلاد اسلامی بودند. آنها که به تربیت آریامهری تربیت شدند، ابداً در این امور دخالت نداشتند، آنها تربیت های فاسد شده بودند؛ از تربیت های اسلامی آنها را دور نگه داشتند. اینهایی که تربیت اسلامی داشتهاند، خون دادند، کشته دادند، به خیابان ها ریختند، نهضت را پیروز کردند.»
نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی؛ جنگ تحمیلی و حماسه هشت سال دفاع مقدس
… سپاس ایزد منان را که به ما نعمت انسان بودن و مسلمان شدن را اعطا فرمود و طریقت اسلام را به ما ارزانی داشت…
… شکر آفریدگار جهان را که مکتب اسلام را مکتب تعالی بخش؛ و طریقت زهرا(س) را راه نو و آن بانوی اطهر را الگو و اسوه زنان عالم قرار داد.
… سپاس بیکران آن بی همتا را که ما را در زمره رسالت داران و رهروان مکتب ایمان قرار داد و توفیق عنایت فرمود که جهت تبیین این منزلت والا جسارت نوشتن توام با مسئولیتی سنگین و توانی اندک حاصل از تجارب انقلاب بیابیم. امید است انشاءا… این و جیزه، بتواند گوشه ای از رسالت و اصالت مکتبی زنان مسلمان را بنمایاند. و دیگر دلسوزان و ره پویان واقعی بتوانند زوایای گوناگون زن را از دریچه های حقیقت و حقانیت اش به امت انقلابی بشناسانند و حضور گسترده این شیر زنان را در صحنه های مختلف انقلاب و جنگ تحمیلی بنمایانند که اگر چنین باشد خدمتی بس والا و بزرگ به جای آورده اند که دارای اجر اخروی خواهد بود.
انشاءا…
تحیات (تجلیل و تکریم)
… سلام بر نیلوفران عشق و قامت یافتگان ایمان، بر زنان مسلمان که شمیم دل انگیز و دلنواز واقعیت حقیقی “زن” را بر جانها روان ساختند، اسطوره های ایمانی که سرود بلند ایثار را سر دادند و با طریق حق و ترسیم خط سرخ شهادت درسها آموختند و شور و حماسه حضورشان سرفصل رویش ها شد.
سنبل هایی که تبدار عشق و عاشق معرفت و احیاءکننده ارزشها و آغاز “زیستن” و تمنای واقعی و حقیقی اصالت و رسالت زن شدند.
آنهایی که ساربان قافله عزم و دفاع در صحنه های مختلف پیکار بودند، امیدوارانی که دلهای خسته را امید، روحهای گسسته را پیوند، پاهای از رمق افتاده را حرکت و به قامت های خمیده استقامت آموختند.
رهروان مکتب حقی که در اعتلای نام شان؛ و احیای کرامت شان؛ و ثبت حماسه های سترگ شان و قداست راه شان باید به قیام ایستاد!
زنان مسلمانی که رهروان حقیقی مکتب نور بودند. که در اوصاف و منزلتشان واژه ها قادر به بیان مقام و جایگاه ارزشی آنها نیستند. زیرا کلام در دریای معرفت این شیرزنان به تلاطم می افتد و کرامت وجودی این سروران انقلاب، واژه ها را به دریوزگی و شکست می کشاند و روح پاک و بلند این ره پویان مکتب ایمان، “واژه ها” را به حقارت می کشد.
پس باید به ضعف و زبونی کلام و بی بضاعتی قلم در ترسیم اوصاف این اسوه های حقیقت اعتراف کرد. زیرا شجاعت، شهامت، ایثار، فداکاری، رسالت و اصالت زنان مسلمان و انقلابی ایران اسلامی جز در مفاهیم ارزشی و احیای رسالت مکتبی در قالب های دیگر نخواهد گنجید.
پس در فقر و حقارت واژه ها ور در جهت حفظ هیبت، شکوه، عظمت، حضور این مظاهر ایمان، و حماسه های ۸ ساله دفاع مقدس این شیرزنان باید به خودشان اقتدا نمود. یعنی از حقیقت و حضور واقعی آنان باید برای تبیین جایگاه شخصیت و منزلت واقعی اش مدد خواست و از خلق حماسه هایی سترگ، از حضور وسیع ایشان در زمانه های مختلف انقلاب، از مقاومت در هنگامه های بحران و یورش وحشیانه اعداء و تهاجم وسیع افکار متفرق، سخن راند، از زمانه ای که دلها خزان و جانها محزون و تلاطم زمان روحها را در هم می فشرد و دیواره های جان را در هم می شکست و سقف دلها از یورش استکبار و ایادی وابسته (شرق و غرب) شکاف بر می داشت و قلوب مردم ریش ریش می شد و بی رحمانه لبه تیغ و تیز وحشت – اضطراب، دلهره و شلاق سهمگین و تاریانه سخت دودلی بر جانها سایه می افکند. در این هنگامه زنان مسلمان و مومن و متعهد انقلابی و رهروان مکتب استقامت چون زینب کبری(س) در مصائب پایداری می کردند و قد علم می نمودند و چون شیر زن دشت کربلا سپر بلایا و حوادث می گردیدند و حضور فعال شان را در، مواقع مقتضی به منصه ظهور می رساندند و در جهت حفظ ارزشها و آرمان ها و آنچه که بدان اعتقاد و باور قلبی داشتند بی
ترس و هراس پایداری می کردند و با حضور شرافتمندانه خود و با عزم جزم در دفاع از دست آوردها و در حفظ آنچه دشمنان بدان چشم طمع دوخته بودند می پرداختند و همسر، فرزند و برادرانشان را در همه زمان آماده دفاع از این آرمانها می نمودند وجود در این جسارت و بی باکی و عزم انقلابی به لطایف الحیل مورد بغض و کین اعداء درون و برون واقع می شدند؛ اما هیچگاه در دوران حیات پرافتخار خود از بدو انقلاب تا ۸ سال دفاع قهرمانانه که بارها سپر بلاها گردید، تسلیم آراء و اندیشه های انحرافی و باطل نشده و همچون قهرمانی نستوه در دو جبهه اجتماع و خانواده به حفظ دست آوردهای انقلابی پرداخته و به جنگ اعداء و کفار زمان رفتند.
خواهران مسلمانی که با حضور انقلابی اشان ستاره عشق آسمان حقیقت و ایمان شدند، به گونه ای که حضور آنها رعب و وحشت بر دل دشمنان می انداخت، هنگامی که سینه ها ملتهب و زمانه سنگین و مضطرب از گذر می شد و دیده ها به تاری می گرائید او با خلق حماسه دیگری از حضور، نشانه های رسالت مکتب را هویدا می ساخت و قلب ها را به آرامش و افق دیدگان را وسعت دیگری می بخشید و با عشق خدایی به قلعه های رفیع ایمان صعود می کرد، او چون آبشاری روان لبریز از ایمان و اعتقاد بود، مطلع به حقیقت دین و مذهب و به بهره گیری از این نعمت های خدادادی اعتقادی رایج داشت.
او رسالت داری چون زینب کبری(س) در نگهداری مکتب حسین و پاسدار حرمت خون شهیدان کربلا بود او حمایت از ولایت حق را از زهرای اطهر(س) آموخته و در این حمایت بود که به ستیز ظلمت و افکار و اوهام متحجرانه می رفت.
او تحفه بزرگ انقلاب بود که حضورش در عین رسالتش بود و حقیقتش در تقید و کمال نجابت و شرات و جاذبه هایش به سبب اصالت و حقیقت عشق الهی بود.
او هیچگاه با طوفهانهای زمان همراهو مالوف و مانوس نشد و دستخوش گذر زمان نگردید و سرشت پاک او هیچگاه در گرو ظواهر اسیر نشد. او سایه بلند ایمانی بود که هر گاه به ژرفنای وجودش نگریسته می شد معنای آفتاب تداعی می گردید.
…. حضور زنان مسلمان در صحنه های سیاسی – اجتماعی در صدر اسلام:
به درستی که خداوند زنان و مردان را یکسان خلق نمود و هیچ یک را بر دیگری برتری نبخشید مگر به تقوی. همچنین در فضیلت هایی هم که خداوند برای انسان ذکر نمود، (یعنی نبوغ فکری – فرهنگی و نبوغ سیاسی و حضور در صحنه های اجتماعی) یکی از بارزترین نبوغ فکری زن – درک عمیق مسائل مهم سیاسی – اجتماعی و همتایی او با مردان است.
لذا در پرتو این نبوغ فکری سات که زنان در بسیاری از عرصه های اجتماعی – سیاسی نه تنها همگام بلکه در بسیاری موارد نیز پیشگام بوده اند. مثلا در مراجعه به آمار پیشگامان دین – ملاحظه می شود افرادی چون علی ابن ابیطالب(ع) در صف مقدم مردان خدا و ایمان آوردگان به اسلام و پیامبر(ص) بودند، زنانی چون حضرت خدیجه(س) در سبق رتبی از ایمان آرودگان به نبی اکرم(ص) هستند.
همچنین تاریخ سراسر حماسه مسلمانان در صدر اسلام نشان می دهد که زنان مسلمان نیز “اباذر” گونه و “مالک” گونه در صحنه های مختلف سیاسی اجتماعی به منظور پیش برد اهداف عالیه اسلام حضور داشتند. و حضور زنان مسلمان در زمان رسول خدا(ص) و پیشگاه نبی اکرم(ص) و همچنین امیرالمومنین(ع) ثمرات بسیار زیادی برای اسلام داشته است. علاوه بر آنکه کاملا در صحنه های مختلف حضور داشتند در هنگامه جهاد و دفاع از آرمانهای اسلامی و برای دعوت به دین اسلام و حمایت از آئین محمدی(ص) ضمن بهره گیری از علوم و اطلاعات و همچنین آیات قرآن و احادث روایت منقول از پیامبر(ص) به تشجیع نیروهای اعزامی به جبهه ها جهت جنگ و جهاد می پرداختند و علم و آگاهی و درک سیاسی – اجتماعی آنها ضمن آنکه حضوری فعال در صحنه های مختلف داشتند، بر حاکمان وقت و در اعتراض به سیاست های آنها چون ابوذر معترض و همچون مالک اشتر شجاعانه دفاع می کردند.
که در نقل این زنان پیشگام علاوه بر سبط نبی حضرت فاطمه(س) به عنوان یک الگوی برتر و اسوه عالی کمال و شجاعت و عالم به مسائل سیاسی – اجتماعی زمان و زنبت کبری(س) زنده نگهدارنده قیام عاشورا می توان از زنان مسلمانی چون:
– سوده دختر عماربن اسک همدانی که از هوش و ذکاوت خاص اجتماعی بسیار بالایی برخوردار بود و در صحنه های سیاسی حضور فعال داشت و گاها در اعتراض به عملکرد حاکمان وقت، صحنه های سیاست را ترک می نمود و یا عمه گرامی رسول(ص) دختر عبدالمطلب بن هاشم که چون برادرش حضرت حمزه سیدالشهداء ایمان آورد و به علت تبحر و قدرت والایی که در علوم ادبی داشت خود را چون حضرت حمزه مسئول و متعهد می دانست و فرزند خود را بر حفظ دین محمد(ص) جهت حضور در جبهه های جنگ تشویق می نمود.
– همچنین دختر حرث بن عبدالمطلب که در برابر معاویه مقاومت و از مکتب والای علوی حمایت و دفاع می کرد.
– همچنین ام الخیر (دختر حریش بن سراقه) که از قدرت تکلم و گفتار بالایی بهره مند بود و با استفاده از این هنر در برابر حاکمان وقت و سیاست های آنها مقاومت می کرد و ….
نظر اسلام پیرامون نقش زن در جهاد و دفاع
والذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله والذین اوو و نصروا اولئک هم المومنون حقا … (انفال / ۷۴)
…. و کسانیکه ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند و آنان که پناه و ماوا و نصرت دادندف آها مومنین حقیقی هستند.
از آنجایی که پاسداری از حریم مکتب، دین – عقیده – ایمان و همچنین دفاع از خود – خانواده، وطن و نوامیس امری است که هیچ انسانی حاضر نخواهد بود تجاوز دشمن و ظلم و بیدادگری را به علیه اعتقادات خود بپذیرد، لذا در جهت دفاع از این آرمانها و رفع تهاجمات دشمن، به نبرد برخواهد خاست. پس اعتقاد به جهاد امری فطری و ذاتی است که در نهاد هر انسانی به ودیعت و امانت گذارده شده است و بدیهی است زمانی که این اعتقاد یعنی جهاد و دفاع توام با عقیده و ایمان و در راه آرمانهای والا باشد، ارزشمند خواهد بود.
به عبارت دیگر، افضل ترین جهادها، جهاد در راه خدا و جهاد فی سبیل الله است که مسلمان در راه خدا و حفظ و عقیده و آرمان خود با ایثار جان و مال در جهت کسب رضای حق گام برمی دارد.
در کنار جهاد و یا توام با آن، امر بسیار مهم و مقدس “دفاع” است که انسان باتوجه به آرمانهای والا – شکیبایی – صبر – استقام – پایداری می نماید و در بسیاری از موارد امر دفاع مشکل تر از جهاد بوده استو به همین سبب، خداوند صابرین (صبر پیشه کنندگان و مصائب دیدگان در راه خدا) و مجاهدین و سابقون را در یک ردیف می داند. زیرا باتوجه به معنای جهاد و جنگیدن و مبارزه در راه خدا با دشمنان دین و واجب شدن آن بر مردان و رفع آن از دوش زنان موجب مسئولیت دیگری برعهده زنان به نام دفاع شده است.
مثلا در هنگام جنگ و جهاد که شوهر جهت نبرد به میدان جنگ رهسپار می گردد، همسر در سنگر خانواده با پرورش و تربیت فرزندان لایق و شایسته و با ایمان و شجاع، آماده جنگیدن با دشمن می کند و یا در غیاب شوهر، مدیریت و اداره سنگین خانواده و حفظ و پاسداری و امانتداری از آن را به عهده دارد و صبر و پایداری بر مصائب و مشکلات وارده می نماید. که در این هنگام قیام شوهر در مقام مجاهدین و قیام همسر در مقام صابرین، یکسان بوده و با این عقیده و ایمان (به اجر صابرین) چه بسیاری از زنان مسلمان در دفاع از آرمانهای والا، مجاهدین و صدیقین را یاری نمودند.
“والذین آمنوا و نصروا اولئک هم المومنون حقا”
البته در تبیین واژه جهاد و واجب بودن آن بر مردان و رفع آن از عهده زنان، به آن معنا نبوده است که زنان خود میال به انجام کارهای سخت و ازجمله حضور در میادین جنگ نبوده اندف بلکه مقتضیات اسلام و ابعاد سیاسی – اجتماعی، جهاد را بر زنان منع و دفاع را بر همه از جمله زنان لازم بر می شمارد.
در رغبت مجاهدت در راه خدا، ذکر نمونه هایی می تواند شوق و انگیزه زنان مسلمان را در صدر اسلام بازگو نماید:
روزی اسماء بنت یزید بن سکن انصاری به عنوان خطیب و سخنگوی زنان به محضر رسول خدا(ص) وارد شدند و عرض نمودند یا رسول الله… خداوند شما را برای هدایت مردان و زنان مبعوث نمود و ما نیز از ایمان آوردگان خدای عالمیان هستیم. اما با همه فضیلت ها و ثواب جهاد و جانبازی در راه خدا این امر ب مردان واجب شده است که اگر در راه عقیده و ایمان به خدا کشته شوند، شهید و اگر فاتح و فتح نماینده ثواب غنیمت بردن دارند.
اما ما زنان که همسران مان در میدان های جنگ بسر می برند و به امر خانواده و فرزندان می پردازیم آیا در جهاد همسران خد شریک هستیم؟
پیامبر(ص) فرمودند: چه سوال نیکویی! از جانب من بر زنان ابلاغ کن، که قیام به وظایف خانه داری و پرورش فرزندان و شوهرداری برای زنان، جهاد در راه خد است.
“جهاد المریه حسن التبعل”
و همچنین به روایتی دیگر از امام محمد باقر (ع) نقل شده است:
که خداوند بر مردان جهادی را واجب کرد و بر زنان جهادی را.
اما جهاد مرد این است که مال و خونش را ایثار نماید تا در راه خدا قبول شود، و جهاد زن نیکو شوهرداری اوست.
پس جز در موارد بسیار محدود و ضروری و حساس برای شرکت در امور سنگین مانند مبارزه و مقابله با دشمن، وظیفه اصلی زن در اسلام مشخص و تعیین شده است. در نمایان نمودن نقش زنان در جهاد و همراهی با مجاهدین، می توان نقش بسیار مهم حضرت فاطمه زهرا(س) را در صحنه های مختلف جهاد ملاحظه نمود. که با همدلی و دلجویی از همسر گرامی خود حضرت علی(ع) و تشویق و تشجیع ایشان در امر مبارزه با معاودین و کفار و مهیا نمودن ایشان برای جنگیدن و یا شستن لباس و شمشیر خون آلود حضرت سهم بسیار مهمی داشته اند.
و یا حضرت زینب کبری (س) رسالت دار بزرگ و پیام رسان قیام عاشورا به گوش جهانیان، با صبر و استقامت و بردباری بنای ظلم و ستم و بیداد جباران را ویران نمود.
در الگو برداری و نمایش حضور زنان مسلمان در صحنه های پیکار در صدر اسلام ذکر نمونه هایی از زنان بزرگ می تواند ما را در حصول به مقصد و نیت یاری نماید.
از جمله:
در سیره ابن هشام آمده است هر گاه که پیامبر برای مبارزه با دشمن خارج می شد بعضی از زنان خود را همراه داشتند. مثلا در غزوه خندق که خانواده و همسران خود را در قلعه حسان بن ثابت که یکی از دژهای محکم در مدینه بود قرار دادند، یکی از مردان یهودی به عنوان جاسوس اطراف قلعه گذر می نمود و حوالی را موردنظر داشت. صفیه دختر عبدالمطلب به حسان گفت، خوف آن دارم که این مرد یهودی از حضور ما آگاه شود و سایر مردان یهودی را با خبر و سرانجام به ما حمله ور شوند پس برو و او را بکش.
حسان گفت که من چنین کاری نمی کنم و صفیه خد برخاست و مرد یهودی را کشت. همچنین این زن قهرمان نیز در جنگ احد هم با دشمنان پیکار نمود.
و از دیگر زنان نامدار “ام ورقه” دختر عبدالله بن حارث انصاری بود که یکی از زنان با فضیلت بود که پیامبر به دیدن او می رفت و او را “شهیده” می نامید. درجنگ بدر، ام ورقه به خدمت رسول خدا(ص) آمد (و در خاست رخصت جهت مداوای مجروحین در جنگ را نمود) تا شاید توفیق شهادت نصیبش گردد. پیامبر (ص) فرمودند:
خدا شهادت را نصیب تو می کند. در خانه بمان، تو شهیده ای!
و همچنینام رمیثه دختر عمربن هشام بن عبدالمطلب، یکی از بانوان بزرگواری بود که اسلام اختیار نمود و ضمن بیعت با پیامبر (ص) موقع خیبر در محضر رسول خدا حضور داشت.
و نیز برکه دختر ثعلبه (ام ایمن) از اولین زنان بود که هجرت نمود و در جنگ های حنین احد – شرکت داشت و سربازان تشنه را سیراب می کرد.
و یا “ام حبیب” از زنان مجاهده زمان پیامبر بود که مصاحبت آن حضرت را درک نمود و در واقعه “یرموک” شرکت داشت.
“و لیلی غفاویه” بانویی که در جنگ های پیامبر همراه او بود و هنگامی که علی (ع) برای سرکوبی فتنه اصحاب جمل عازم بصره شد با او همراه بود.
نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی
… قرنها بود که ایران مورد تاخت و تاز بیگانگان و هجوم افکار وارداتی واقع شده بود و منابع عظیم از جمله فرهنگ غنی اسلام توسط تاراج گران غرب و شرق مورد چپاول قرارگرفته و فرهنگ بیگانه بی هویت غرب بر سراسر ایران چهره کریه خود را نمایان کرده بود؛ فرهنگ مبتذلی که نتیجه نفوذ گسترده ابر قدرتها در ایران در زمان پهلوی (رضا خان ملعون و محمد رضای مدفون) بود.
از هنگامی که زمامداری و حکمرانی و حکومتداری و تسلط این دو دین و دنیا فروخته و نفوذ وسیع انگلیس در عصر پدر (رضا خان) و حضور بی چون و چرا آمریکای جهانخوار در زمان پسر (محمدرضا) فرهنگ اسلام را مورد تاراج و چپاول قرار داد و فرهنگ به رخوت نشسته غربی جای پای خود را جهت ناتوان کردن جامعه در ایران مستحکم نمود بدیهی بود که در این تاراج گسترده و نفوذ وسیع بیش از همه زنان جامعه مورد بلا و غضب آن فرهنگ بی هویت واقع شوند، زیرا به خوبی می دانستند که خواهند توانست از طریق نفوذ و هجوم بر افکار زنان، اجتماع را به ابتذال بکشند و قوه محرکه جامعه را سست و ناتوان و بی اثر و بی احساس مسئولیت و تعهد و وجدان اجتماعی گردانند.
به عبارتی، تمام طرح و برنامه های استکبار جهانی و سیاست های او به منظور تحریف هویت واقعی زن بود و در جهت نیل به این اهداف، با وجود مهره هایی چون محمد رضای ملعون و با اعلام آزادی اجتماعی زنان و باز نمودن دروازه های تمن بزرگ و پیشرفت تصنعی در جهت غارت ارزش های اسلامی و فرهنگ ملی و لگدمال نمودن شخصیت زن و بیراهه کشاندن او، نقشه های شوم ابر قدرتان عملی می شد و در پی این اهداف شوم و پلید و بی هویت نمودن افراد جامعه بالاخص زنان، فرهنگ برهنگی بیش از پیش چهره کریه خود را در جامعه نمایان ساخت و با اشاعه این فرهنگ و ترویج مسائل ض اخلاقی و دینی جامعه از اهداف اصلی خود باز ماند و گذشت آنچه بر سر مردم آمد… به راستی، چه سیاست شوم و پلیدی، باعث شد، زنی ک می بایست ازنظر حقوق اجتماعی همچون مرد بوده و ازنظر سازندگی، پیشگام و جوهره و نبض اجتماع را در دست داشته باشد و در برابر هجوم و تاراج فرهنگی و ملی کشور قد علم کنند، این گونه مورد بازیچه استعمار قرار گرفت.
افسوس که دنیای زشت استکبار آنچنان زنان را در سراشیبی سقوط اخلاقی و شهوانی قرارداد و کرامات انسانی او را بی محتوا جلوه داد که برخی زنان را نیز این واقعیت تلخ باور آمد که تنها جهت نیل به اهداف شوم خلق شده اند.
حقا که دردها و فریادها از غارت ارزش های والای زن در عصر استعمارگران بس بزرگ و دردناک است – غمهایی از واقعیت تلخ رخدادی بر قشر عظیم زن و … که با شعارهای فریبنده، زن را در لجنزار سیاسی (در جهت اهداف شوم) قرار دادند و از او تنها به عنوان یک وسیله تعیش و ابزار تبلیغاتی ضد اخلاقی بهره جستند.
حضور گسترده زنان در انقلاب
… در زمان حکومت جابر وقت و ظلمت شب که سلاطین جور بر همه جا حکمفرما بودند، زمانه ای که نفس ها در سینه ها حبس و پرده سیاه وحشت بر همه جا افکنده شده بود. روزهایی که بر اثر بیداد ستمگران چون شب ظلمانی بود، شیرزنان مسلمان همراه با دلاور مردان با تکبیر دشمن انداز الله اکبر فضای اختناق را شکستند و خواب خوش را از دیدگان کاخ نشینان ربودند و زنجیر اسارت را گسستند و درد و کین و آه و فغان خود را تبدیل به فریاد و بر سر دیوسیرتان بر آوردند. زنانی که چون گداخته های آتش و چون طوفان خشمگین سینه سخت و بی روح جور زمان را می شکافتند و جان خود را فدای راه اسلام و انقلاب اسلامی نمودند و از خون سرخ آنها لاله های آزادی جوانه زد.
زنان قهرمانی که با فرزندان در آغوش گرفته خود وارد میدان کارزار نبرد عیه سلاطین ستم گردیدند و به شهادت رسیدند. آزاد قهرمانانی که پیرو مکتب زهرا(س) و زینب کبری (س) بودند و با طریق حق راه پیروزی پیمودند و تاریخ انقلاب را ورق زدند.
زنان مسلمانی که با اتکاء به قوه لایزال و با چنگ زدن به ریسمان الهی بر همه معیارهای دروغین یورش بردند و فرهنگ غربی را زیر پا له کردند و ارزش های راستین را جایگزین نمودند و دراین نبرد هجرت عظیمی را آغاز کردند و دیوارهای بلند استعمار را در هم شکستند و بسوی دیار آزادی و آزادگی گام نهادند.
زنانی که با ایمان و باور مکتبی در برابر دژخیمان زمان قد علم نموده و در جایگاه بلند رفیع عزت قرار گرفتند و در سنگر عفت و تقوی در استمرار نهضت انقلاب اسلامی کوشیدند و با ظم و بی عدالتی به نبرد برخاستند.
زنان مسلمان و رسالت داران مکتب زهرا(س)
…. پس در ابراز حقانیت زن و حماسه های سترگ او در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی، باید شکوه منزلت – عزت و قاطعیت او را در پهنای تاریخ باور نمود. که او انتخاب اصلح انقلاب و ماخذ اندیشه های انقلابی و وارث چهره انسانیت و جریان سیال و حقیقی اسلامی و بسط عمیق اندیشه های الهی است.
او رسالتی به عاریه گرفته از مکتب زهرا(س)، اسوه زنان عالم است. حضرت زهرائی (س) که کوثر پیامبر و همراز علی (ع) است.
ام الحسنین که پرورنده زینب کبری(س)، بانوی بزرگ قیام عاشورا است. اسوه عصمتی که عصاره ایمان و اراده حق و نبوغ اندیشه الهی است و عصیانی بر علیه افکار به باطل نشسته عصر تحجر و متروک جاهلیت است.
حضرت بتولی(س) که دریای بیکران شور پدر و اقیانوس محبتی از برای همسر بود. ام ابیهایی که التیام بخش دل مجروح و غمدیده پیامبر و مرهم دل زخمی و ریش “ولی” بود. او حقیقتی بزرگ بر اعماق شب دیجور زمان بود.
فاطمه ای (س) که درک همه ارزشها و معدن عشق و فضیلت حق بود؛ و وجودش همه تعصب های خشک جاهلیت، افکار و آوارگی اندیشه را به اسارت حق نیت خود برد.
او انتخاب اراده حق، منشا شعور و معرفت الهی، تجلی گاه عشق خدایی و مظهر کمال بود. فاطمه ای (س) که روح حقیقت گر زمان بود و توسط او سطر بزرگ عشق در کتاب اشتیاق پدر رقم می خورد و همه اندیشه ها و باورها و حقایق در او شفافیت رنگ می گرفت.
زنان مسلمان ما برگرفته از مکتب رسالت و اصالت زهرا(س) چون اوف هیچگاه در نقطه ای از زمان خاموش و ساکت نایستادند که حرکت و تکامل شان در پویش و شناخت و ادراک زمان در حضورشان بود.
آنها خود را محدود به نام و جنس نکردند و ضعیف نشمردند و با حضور اسلامی شان نشان دادند که دختران زهرا(س) هستند.
شیر زنان مسلمان، هیچگاه خود را در حصار دیوارهای سخت و سرد خانه محصور ننمودند و هنگام رسالت، حضوری به زیبائی امواج داشتند.
زمانی که خود را باور کردند و تمامی تصورات گنگ و نامفهوم را در هم ریختند و با کمالات خود چگونه بودن، رشد و زیستن را آموختند و به آرمانها وسعت بخشیدند و به آسمانهای نیلی انسانیت رنگ واقعیت و حقیقت را دادند و پیکره اجتماع را با ستونهای عشق – محبت و ایمان خود مستحکم کردند و حقیقت زیبائی دل و توانایی قوه ادراک خود را به نمایش گذاردند.
زن مسلمان و رسالت انقلابی:
زن مسلمان، این حقیقت متقیدف این جلوه کمال – این جاذبه، شرافت این خواستن به ثواب، چون سدی محکم در برابر تهاچم و طوفان سهمگین فکرهای ملحد و سیاست بازان غرب و شرق بود. او دریای پرتلاطم جوش و خروش و شعور و معرفت بود که هیچگاه با طوفهانهای بنیان کن (گروه ها و باندها) پیوندی نداشت. همچون صخره هایی در کنار ساحل تماشاگه موج نبود که خود امواج پرتلاطم دریای انقلاب بودند.
او پرچم پرافتخار و رایت فتح زیبائی های باطن بود؛ وجودش با معیاری از عشق و طریقش با حقیقت همگام و اقتداری چون تاریخ داشت. شکل گرفته در کوران انقلاب و بحرانهای سخت و لحظه های ابری طوفان و آشنای جاده، ناهمواریها بود.
او در بطن انقلاب و برای انقلاب و جلوه حقیقی مبارزه، و تصویر زیبای ارزش های اسلامی و گلواژه، تکبیر و نسیم دل انگیز پاکی بود. او هنر بزرگ انقلاب و قامت سبز حماسه و قوام گرفته از علم و ایمان مکتبی بود. او بیرق سبز رسالت، قامت ایستای اصالت بود که دل وحشی و طوفان زده بیگانگان را در هم می ریخت.
او مقاومی بود که در سرزمین خشکیده از ایمان (دوران منفور پهلوی) به دور از چشم نا اهلان مانوس با حق شد و در هویت انقلاب لبریز از عشق خدایی گشت و عقیده و ایمان – عفت – پاکامنی – شجاعت – شهامت – ایثار و فداکاری آموخت.
او در انقلاب تولد ودر جگ رشد و در دفاع به عزت و منزلت واقعی اش رسید. یکی بسیجی عاشق چون هم مسلمان پاک باخته حق، که در مدرسه ی بزرگ عشق، درس مقاومت و ایثار آموخت و هم سوی با مردان مومن و شجاعف شهامت خود را به نمایش گذارد.
راستی که او نسیم دلپذیر و شبنم سحری در سپیده انقلاب بود.
او تنها یک زن نبود، فداکاری از برای حفظ ارزش های اسلامی، برانگیزنده شور همسر در هدایتش برای جهاد مقدس، مشوق فرزند در عزم جهت نبرد به سوی جبهه های حق علیه باطل، و صبور و شکیبا درمقابله با خدنگ های دشمنان، و او یک رزمنده مسلمان، یک جانباز انقلاب، یک مقلد و در مقامی والاتر رهرو راه فاطمه زهرا(س) و زینب کبری(س) بود.
نقش زنان در مبارزه با افکار الحادی (منافقین و استکبار)
…. آنگاه که بیگانگان از مکتب اسلام و منافقین کوردل، غرق در مفاهیم بی اعتبار و گنگ و نامفهوم و ناموزون خود بودند. هنگامی که دستان سرد و بی روح آنها و چشمان از فروغ تهی شده شان به دنبال سوسویی از نور بود و زمانی که تصویر بی روح آنها در ذهن ها به زشتی می نشست و در مواقعی که کلام آنها ناپخته و وجود متعفن شان چون لاشه ای مجهول و بی هویت بود آنهائی که همه لحظات عمرشان آیه های پوسیدگی و ویرانی بودند و زندگی مرداب گونه اشان نشانی از ابتذال و بی هویتی اشان بود و چون موریانه های مخرب، زندگی نفوذی داشتند و به نام خلق، قلب خلق را سوراخ و مجروح نمودند و تفکرات ناموزن شان واژه های انسانیت را واژگون نمود. آنهائی که چون گیاهان هرز در کنار مردابها بودند و از نام و نشانها جهت حصول به اهداف شوم خود بهره می جستند و می خواستند زنان را سپر افکار موهوم و مطرود خود قرار دهند، باز زنان مسلمان و قهرمان و شجاع انقلابی بودند که پرده از چهره کریه آنها بر می داشتند و سیاست و دسیسه های آنها را نقش بر آب می نمودند.
جنگ تحمیلی و ضرورت دفاع مقدس
… پس از اضمحلال حکومت منحوس پهلوی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، امریکای جهان خوار، این استکبار قرن که پایگاه عظیم سیاسی اقتصادی و نظامی خود را از دست داده بود و منافعش سخت در مخاطره افتاده بود در صدد آن بود تا دوباره ردپائی برای خود در ایران اسلامی بیابد.
به همین دلیل، جنگ علیه ایران را با تحریک رژیم بعث عراق که اشتهای اشباع نشدنی در کشورگشایی داشت برانگیخت.
با این نیت شوم امریکای مستکبر و از آنجائی که نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران تنها ۱۹ ماه از حاکمیتش می گذشت و تحولات و دگرگونیهای عظیم رخدادی ناشی از حدوث انقلاب و تغییرات حاصله در سیستم اجتماعی – نظامی کشور و سایر عوامل درونی موجب شده بود تا نظام اسلامی قوام، ثبات، قوت و قدرت سیاسی نظامی خود را به درستی بدست نیاورد و این ضربه پذیری از یک سوی و اشتهای غیرقابل توصیف رژیم عراق از سوی دیگر و همچنین خیانت رئیس جمهور وقت (بنی صدر)، موجب شد تا شهرها و مرزهای ایران به طور گسترده مورد تهاجم و تجاوز دشمن قرار گیرد و تنها مقاومت پراکنده مردم در برخی از شهرها باعث به تاخیر افتادن پیشرفت دشمن در مناطق مرزی گردید.
در این جنگ نابرابر که استکبار جهانی با استفاده از آخرین تجهیزات نظامی و تکنولوژی خود نسبت به مجهز بود رژیم عراق اقدام می نمود و با محاصره نظامی اقتصادی ایران اسلامی فشارهای خود را بر ایران وارد می نمود در این نبرد نامتعادل هزاران مرکز آموزشی – اقتصادی – فرهنگی ایران تخریب و مورد اصابت گلوله های زهرآگین رژیم بعث قرار گرفت و هزاران نفر از جوانان، پیران، زنان و مردان و کودکان این کشور به شهادت رسیدند. در حقیقت ایران اسلامی در نفاق و کینه دشمنان سوخت. اما همیت و غیرت انقلابی و اسلامی و خیانت آشکار رئیس جمهور وقت باعث تحریک روحیه اسلامی جوانان گردید. با عزل آن خائن و بدست آوردن قدرت لازم توسط نیروهای حزب الهی و فرمان امام خمینی (قدس سره الشریف) مبنی بر تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی و فراگیری آموزشهای لازم نظامی و اعزام به سوی جبهه ها و دفاع از مرزهای ایران، موجب شد تا دشمن روز به روز به عقب نشینی خود ادامه دهد و طعم خوش تصرف سرزمینهای ایران در کام او زهر گردد.
در حقیقت شهرهای ایران یکی پس از دیگری به لطف خداوند به دست نیروهای بسیجی آزاد شد و فتح خرمشهر یکی از فتوحات بزرگ فرزندان اسلام بود که پس از آن نقطه عطفی در تاریخ جنگ تحمیلی جهت شکست صدام و عقب نشینی او شد و در واقع قدرت لایزال خداوندی موجب شد تا ارتش بعث عراق روز به روز به شکست فاحشی تن دهد تا سرانجام در ۲۷ مرداد ۱۳۶۷، جنگ نظامی عراق تبدیل به مذاکره سیاسی گردد و به قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر که صدام با پاره کردن آن موجب تجاوز شده بود – دوباره تن به پذیرش آن دهد.
زنان مسلمان و حماسه ۸ سال دفاع مقدس
… زنان مسلمان ایران اسلامی که حضوری به عظمت و وسعت تاریخ داشتند وحماسه های سترگ و ایثارگری های فراموش نشدنی در طول پیروزی انقلاب و حاکمیت ارزش های اسلامی به یادگار گذاشته بودند و در جهت حفظ دست آوردهای انقلابی و آرمانهای والای اسلامی و پیشبرد اهداف الهی به فیض عظیم شهادت نائل آمده بودند و همچون گوهری زرین بر تارک ایران اسلامی می درخشیدند، با آغاز جنگ تحمیلی فصل دیگری از زیستن و حضور را به نمایش گذاردند و همگام با دلاور مردان مسلمان جبهه توحید وارد صحنه های پیکار جهاد و دفاع شدند. چون کوه استوار در برابر مصائب، شدائد و پیامدهای جنگ مقاومت نمودند و علی رغم دشواریهای فراوان و توطئه های بسیار استکبار که هر از چند گاهی جهت خارج نمودن زنان از میدان سیاسی اجتماعی ایجاد می نمود از عزت، شرف، و منزلت خود دفاع نمودند.
زنان مسلمان با حماسه آفرینی های خود، زبان گویای انقلاب بودند و با حضوری مستمر در جبهه های دفاع مقدس طبل رسوایی باطل را به صدا در آوردند.
زنان مسلمان و قهرمانی که فرزندان زینب کبری(س) بودند مقاومت و صبر را از مکتب این شیرزن دشت کربلا آموخته بودند، خواهرانی که در ۸ سال دفاع مقدس داغها بر دل داشتند، غم شهادت پدر، سوگ برادر، حزن همسر و ماتم فرزند….
زنان مسلمانی که انصافا اگر حضوری وسیع و گسترده نداشتند، چهره حقیقی انقلاب و حماسه های دفاع به حقیقت و واقعیت نمی نشست.
زنان آزاده ای که با آزادگی زیستن و درس حریت و جوانمردی را آموختند.
زنان مسلمانی که همگی نمونه ای از زنان مسلمان صدر اسلام بودند، و حافظ و پاسدار خون شیهدیان، جملگی سپیده، نسل طلوع کرده از دل ظلمت شب بودند، نسلی که در دل خون و شرف رشد نمودند.
زنان قهرمانی که حنجره های آنها از تحلیل و تکبیر چون گلوله های آتشین بود، از تکبیر در مقاومت کشتار ۱۷ شهریور، تا ورود امام و پیروزی شکوهمند انقلاب، دفاع از شهرها و از آباد نمودن روستاها گرفته تا حضور در جبهه و پشت جبهه و اسارت و تا پوشاندن کفن بر تن فرزندان.
آری زنان مسلمان در هنگام جنگ، با شرکت در دفاع و حفاظت از شهرها با ساختن سنگرهای دفاعی و حضور در مساجد شهرها و فراگیری آموزشهای نظامی و شرکت در مراکز پشتیبانی و تدارکات و خدمات رسانی به نیروهای رزمی، و شستن لباسهای خونین جان برکفان اسلام، شرکت در مراسم نیایش و دعا برای رزمندگانف شرکت در فعالیت های بهداشتی درمانی و مداوای مجروحان و مصدومین، تشویق و ترغیب فرزندان همسران – ÷دران و برادران خود جهت شرکت در میادین جنگ و حضور مستقیم خود در برخی از جبهه های شهری (خرمشهر) و دفاع قهرمانانه در برابر دشمن، و مقاومت در برابر فشارهای روحی وارده از سوی بعثیان در هنگام اسارت و نهایتا شکیبایی و بردباری در شهادت پدر – برادر – فرزند و همسر و یا همه اعضای خانواده و حماسه های سترگی از حضور و مقاومت در جنگ ۸ ساله دفاع قهرمانانه شان را به منصه ظهور گذارده و رسالت و اصالت زینبی خود را به جهانیان می نمایاندند.
در حقیقت زنان مسلمان در طول ۸ سال دفاع از ارزشها و دست آوردهای انقلابی درس احراز و آزادگی آموختند و با حضور وسیع و اسلامی خود ابعاد مختلف و با حفظ روحیه اسلامی، جبهه های نبرد را زنده نگه داشتند و در پرتو مقاومت و ایثارگریهای آنها و صبر و شکیبایی در برابر دشواریها و شهادتها، موجب پیروزی جنگ حق برعلیه باطل شدند و خود قهرمان دفاع مقدس گردیدند.
زنان مسلمان، مظاهر عشقی که همه وجودشان لبریز از فداکاری بود رهروان واقعی قافله صبر و ایثار و استقامت که دل دریایی شان پهنه وسیع درد و غم و حزن و اندوه جوانان و عزیزان و آرزویشان راه شان، عزت و آزادگی بود. رسالت دارانی که حضور تندتر از موج و سریع تر از زمان شان اعلام استقلال فرهنگی سیاسی، تعقل و آزادگی و حریت، بیداری وجدان و تبلور عینی انسانیت بود.
مقلدانی کهبه فرمان رهبر و مقتدایشان بسیج و به ندای هل من ناصر ینصرنی حسینی زمان لبیک زینب گونه دادند. زنانی که وجودشان آمیخته ای از علم – هنر و تخصصی بود که همه آنها را در راه اسلام و انقلاب و در دفاع از ارزش های اسلامی بکار گرفتند. حماسه آفرینانی که رسالتشان زمزمه خون شهیدان بود.
زنانی که نوعروسان حجله عشق و شهادت بودند که حنای خونین بستند و با ایمان و آزادگی خود را مهر و عقد نمودند.
زنانی که انصافا و حقا پاسدار بودند، از امانت داری حریم خانواده در غیاب همسر رزمنده خود گرفته تا پرورش فرزندان لایق و شایسته از افتخار همسر جانباز قطع نخاعی بودن تا خود جانباز راه دین اسلام و عزت و شرف شدن از شریک و همراز و همسر اسیر بودن و پیام او را به گوش جهانیان رساندن تا در بند اسارت دشمنان قرار گرفتن …
از تسلیم نشدن در برابر اراده، باطل دشمنان که به اسارت او رفته بودند تا رسالت زینبی خود را در برابر کاخ یزیدیان انجام دادن.
از ایثار خون رگهای خود و جاری نمودن آن در رگهای رزمندگان تا تقدیم جان خود و به لقاءا… پیوستن.
از الگوی برتر بودن زن مسلمان دوران تا سمبل اسوهف یک زنف یک خواهر و یک همسر و مادر شهید بودن و چندین شهید تقدیم انقلاب کردن….آری به راستی که زنان مسلمان ما همگی از سلاله خون بودند که پنچه های زمان در اراده آنها اسیر بودند.
زنانی که دامانشان سرزمین رویش لاله هایی بود که در کربلای ایران و در یاری حسین زمان روئیدند.
“درود بر روان پاک همه شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی بالاخص شهدای زن که سرفرازان” تاریخ شدند.
و اینک (پیام):
در مقابله با تهاجم وسیع دشمن در تاراج دست آوردهای انقلاب، و برای حفظ ارزش های بدست آمده از خون هزاران شهید و جانباز، باید روحی دوباره بر کالبدهای خشک و ترک خورده دمیده باید بر افکار هرزه بر اغتشاش زمانه و تفکرهای منجمد شده یورش برد.
باید حضوری وسیع به گسترده تاریخ داشت تا بدسگالان و کج اندیشان و نااهلان بدانند که زن مسلمان در همه زمان همه مکان فریاد حق خواهی خود را سر خواهد داد.
باید با سکون سخت و رکود و خمودگی به نبر برخاست و صدای آشنا همدلان را شنید باید تنهای عریان شده از ارزشها را پوشش و مستور نمود و ذهن های خالی از حقیقت را لبریز از ایمان کرد و پیکرهای فرسوده را ترمیم نمود.
که رسالت زن در احیای ارزشها و حفظ ارمان هاست.
باید دوباره در باغ بزرگ به حفاظت ارزشها پرداخت تا مترسک ها خودی ننمایانند. باید دوباره در تکرار ایامی شیرین و مهیج پرده اندوه را برکشید و بر جانهای متارکه شده از عشق، ایمان دوباره داد.
باید با اشارتی همه را دربر گرفت، باید فریاد برآورد که تا زن مسلمان است و تا رسالت انقلابی او هست، انقلاب هست وحیات و زندگی هست. و شجاعت – شهامت – شرافت – آزادگی – اصالت و رسالت خواهد بود.
باید خون دیگری در رگهای انقلاب جاری نمود که ما از انقلاب و با انقلابیم و هیچگاه نخواهیم گذاشت انقلاب به عزت بنشیند، که سوز غربت بر جان و روح ما خواهد بود.
باید طلوع عمیشگی انقلاب را جشن بگیریم، تا نگاه های دزدانه غرب بر این افق زرین ننشیند.
باید چون گذشتهف بل بیشتر و بیشتر، چون ماسه سازیهای زمان ۸ سال دفاع مقدس، چون میدان داران خط دفاع از آرمانها به عقد مجدد اتحاد و ایمان و همدلی رویم و ناباوریها را دفع کنیم تا خرمن انقلاب زرین تر و پربارتر گردد.
اینک خواهر مسلمان، ای رهرو خط زینب (س)!
در یادآوری سال های دفاع قهرمانانه تو از ارزشها، باید با آشفتگی ها، با شب دیجور با تشنگی زمان – با تبعید روح – با غربت دلف به مبارزه برخیزیم، خزه ها را از مسیر برکنیم و گل باور و اعتماد را رشد دهیم.
ای قامت سبز ایمان در صحنه های پیکار! ای اسوه مقاومت پایداری در ۸ سال دفاع مقدسف و ای مظهر رسالت و اصالت و ای همه لحظه های رشد، باید دوباره بسیجی شدف انتظار را به سبزی برد زمان را به انبوه محبت سپرد، خارها را برکندف تردیدها را دفن نمود، سرمای وحشت و دلهره را با گرمی امید و اعتماد زدود ارزشها را نفس دیگری بخشید.
باید باور نمود که زن مسلمان همه حضور انقلاب و همه نبض و حیات اجتماع است و زمان در اختیار اوست.
باید ریشه های تنومند انقلاب را در دل زمان تکثیر نمود.
و اینک که به لطف خداوند سبحان، کجرویها – انحراف – اندیشه های باطل و هرزه و افکار معارض با انقلاب نتوانستند خللی بر اراده امت و از جمله بر عزم جزم تو (زن مسلمان) در جهتعدول از ارزشها وارد نمایند، باید برای تداوم و استمرار این حرکت انقلابی و اسلامیف ضمن پیروی از خط ولایت فقیه و آنچه که اسلام به عنوان مسلمان به ما آموخته خط راستین اسلام را سرلوحه و الگو قرار دهیم و از الگوسازیهای شیاطین بپرهیزم که صلاح ما در آن است.
همچنین باید به عنوان مسلمان انقلابی، نوش و نیش های دشمنان را شناخته و بیراهه های مجهول اعداء را درک کنیم. از معیارهای اسلامی پیروی و کمر همت بر بازسازی و آباد نمودن ویرانه های برجای مانده ببیندیم.
باید با سلاح ایمان به نبرد اهریمنان رفته و سنگرهای تدافعی آنها را که برای به یغما بردن ارزشها و آرا و افکار انقلابی ما ایجاد شده اند در هم ریخته و ویران نمائیم.
باید پیکر منفور و شکست خورده دشمنان را بر قله های پیروزی انقلابمان قرار دهیم تا تجربه ای برای جهانیان باشد که جای خناسان در اسفل السافلین است.
باید با توانائی و قدرت فکری و جسمی در جهت هر چه مستحکم نمودن پایه های انقلاب بکوشیم که غفلت شایسته نیست پس باید نگاهی مشرفانه و اصولی به جامعه اسلامی مان داشته باشیم که زن مسلمان شایسته انقلاب است و انقلاب شایسته او انشاءا… خداوند همه ما را توفیق عنایت فرماید تا ضمن اطاعت فرمان او، در صراط حق گام برداشته و خدمتگزارانی صدیق برای اسلام و انقلاب و پاسداران واقعی از خون شهیدان و آرمان های والایشان باشیم.
انشاءا…
والسلام علی من التبع الهدی