خانه / مطالب سایت / اجتماعی / تحقیق درباره قانون و قانونگذار

تحقیق درباره قانون و قانونگذار

تحقیق مختصر درباره قانون و قانونگذار

قانون و قانون گذارمعنای لغوی قانون

در خصوص اصل واژه « قانون » اتفاق نظر وجود ندارد .
در این مورد ذکر شده سه نظریه وجود دارد :
نظریه اول: گروهی آن را عربی الاصل ندانسته و از واژه های دخیل در عربی می دانند که از واژه لاتین kanon ـ یعنی خط کش ـ مأخوذ است .
دلیل این گروه ، تشابه آوایی بین لفظ « قانون » و «kanon » و نزدیک بودن معنای این دو و احتمال معرب شدن این کلمه در اثر تعامل فرهنگی اسلام و غرب استناد کرده اند .
نظریه دوم:  گروه دوم نیز در غیر عربی بودن و معرب بودن این واژه تردید ندارد لکن آن را مأخوذ از  زبان رمی ، فارسی ، سریانی یا عبری دانسته اند .
نظریه سوم: سومین گروه اعتقاد دارد که « قانون »لفظاً و اصلا ًعربی بوده و اصل آن «قن» است .
طبق عقیده این گروه ، قانون به لحاظ شکلی بر وزن «فاعول» است ، که بر کمال و بذل و جهد دلالت دارد .
وجود تشابه بین لفظ « قانون » و «kanon» یا «canon» دلیل بر غیر عربی بودن آن نیست و تغییر حذف « کاف » به « قاف » چندان موجه نیست .
چه حرف «ک» مثل حرف «ژ» یا «گ» فارسی نبوده که نیاز به تعریب داشته باشد .
نظریه این گروه به صواب نزدیک تر است . زیرا هم دلایلش متقن است و هم با نظر برخی از بزرگان علم فقه اللغه از جمله ابن منصور موهوب بن احمد جوالیقی در کتاب المعرب سازگاری دارد.

قانون در زبان عربی

در زبان عربی « قانون» به معنای «مقیاس کل شیء» یعنی مقیاس هر چیز است .

قانون در نظر فلسفه اسلامی

فلاسفه اسلامی آن را قاعده ای که حسب نظامی ثابت ، جاری و مستقر است دانسته اند و در این معنا قانون بر نظم شیوه ثابتی اطلاق می گردد که در تمام حالات به یک گونه باشد .

قانون در زبان فارسی

در حقیقت تعریف ادبای فارسی از این واژه هم ردیف با تعاریف لغویان عرب است و از جمله گفته شد « اصل و مقیاس چیزی » یا « رسم و قاعده ، روش آئین »
« اصل و رسم و شکل و قاعده و طریقه و ترتیب و نظم و دستور و منوال و طرز و کانون روش ، آئین و آداب و شریعت » .

معنای اصطلاحی قانون

در علوم اجتماعی به ویژه در علم حقوق ، قانون دارای دو معنا بشرح زیر است :
الف ) معنای موسّع
ب ) معنای مضیّق

الف ) معنای موسّع
مجموعه قواعد رفتاری که نحوه رفتار افراد و مناسبات میان آنها در جامعه را مشخص می سازد که این معنا به لحاظ عام بودنش با معنای لغوی قانون مشابهت دارد .
در این معنا قانون، فارغ از مقام تصویب کننده اش مورد نظر است و آنچه در آن اهمیت دارد ، توجهش به رفتار افراد و نتیجه ای است که در تنظیم امور اجتماعی دارد و هر گاه لفظ قانون بصورت اطلاق بکار رود مراد از آن ، همین معناست .
ب ) معنای مضیّق
مجموعه قواعد رفتاری که مربوط به امری خاص و مشخص است ، آنگونه که گفته می شود :« قانون مدنی » ، « قانون نظام وظیفه عمومی » یا « قانون مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء » .

در این معنا قانون ساخته و پرداخته مجامع قانونگذاری و به تعبیری « وضعی » است . خواه این مجامع در حدّ مجالس مقننه باشند خواه در حدّ شوراهای واضع آئین نامه یا دستعور العملها .
شاید فارغ از اختلاف بیان های علمای حقوق بتوان قانون را در معنا چنین تعریف کرد :

« قانون وضعی ، قاعده ای است مکتوب که توسط مقام صاحب صلاحیت برای تنظیم رفتار مردم در اجتماع تنظیم شده و نقض آن ، مستوجب اعمال ضمانتهای اجرایی توسط دولت است » .

قانونگذار
معنای لغوی قانونگذار :

آن که قانون وضع کند ، مقنن  ، واژه های « مشرع ، شارع ، مشترع و عضو فی هیئته التشریعیه معادل های این واژه در زبان عربی است »

اصطلاح حقوقی قانونگذار

در اصطلاح حقوقی قانونگذار عبارت است از :
« مقامی که به مناسبت قدرت مخصوصی که دارد قانون وضع می کند و آن را کم و بیش به معرض اجرا می گذارد و از قدرت مزبور ضمانت اجرایی قانون را فراهم می سازد .« مقنن »هم در همین معنا استعمال می شود. »

مطلب پیشنهادی

جنگل برای کیست؟

جنگل برای کیست تحقیق و داستانی درباره جنگل و اهمیت حیاتی آن برای ما و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *